آدم بسیارحساس و تصمیم گیری

تصمیم درستی که آهسته گرفته می‌شود، بهتر از تصمیم غلط شتابزده است. آیا در تصمیم گیری مشکل دارید؟ من دارم، و به نظر می‌رسد اکثر hsp ها هم چنین مشکلی دارند. گاهی به شوخی می‌گویم …

WhatsApp Image 2021 12 05 at 9.14.09 AM

تصمیم درستی که آهسته گرفته می‌شود، بهتر از تصمیم غلط شتابزده است.

آیا در تصمیم گیری مشکل دارید؟ من دارم، و به نظر می‌رسد اکثر hsp ها هم چنین مشکلی دارند. گاهی به شوخی می‌گویم من “آسیب تصمیم” دارم. برخی انتخاب‌های دردناک داشته‌ام که اگر هر شقی را هم انتخاب می‌کردم، باز جای تأسف داشت که چرا آن یکی را انتخاب نکردم.

به نظرم مشکل نیست، یا چیزی نیست که به خاطرش شرمنده باشم. این هم خیلی ساده، یکی از عوارض جانبی ویژگی ماست. در نسخه جدید از پرسشنامه hsp ها چند سؤال دیگر در باب تصمیم گیری اضافه خواهم کرد. تقریباً شک ندارم بعد از تحلیل داده‌ها سؤال جدیدم این خواهد بود. ” من در تصمیم گیری مشکل دارم” و ” متوجه شده‌ام که تصمیمات خوبی می‌گیرم.” مورد بعدی این خواهد بود.

اینکه از دیگران تصمیم بهتری می‌گیرم، خود دلیلی ست بر اینکه نباید از بابت آن شرمنده باشیم، حتی اگر در دنیایی زندگی کنیم که به سریعاً تصمیم گرفتن ولو غلط، بیش از تصمیم گیری درست طویل المدت بها می‌دهد.

هم تصمیم گرفتنمان و هم تمایل اصلی‌مان به تصمیم درست گرفتن هردو نشات گرفته از ویژگی ما یعنی عمیق بودن پردازش ما hsp ها ست. ما حتی جزئی‌ترین جنبه‌های دنیا را می‌بینیم و تمامی جوانب نتایج احتمالی یک انتخاب را بررسی می‌کنیم. همه به این می‌اندیشیم که چه رخ خواهد داد و ما چه باید بکنیم. بیشتر اوقات از این روند آگاه نیستیم، و این باعث پیچیده شدن تصمیمات نیز نمی‌شود. بلکه باعث می‌شود راحت‌تر تصمیم بگیریم.

وقتی که باید آگاهانه تصمیمی بگیریم، از حل معماها رنج می‌بریم. حتی درباره طعم بستنی. این همه آگاه بودن از جزئیات و احتمالات، تصمیم گیری را برای hsp ها دشوارتر از غیر hsp ها می‌کند. بعد ممکن است از این بابت اذیت شویم یا آدم‌های دوروبر خود را اذیت کنیم. بستنی فروش منتظر تصمیم ماست و ما ذهنمان منجمد شده. حال اگر تصمیماتمان بخواهد زندگی دیگران را نیز تحت تأثیر قرار دهد که دیگر هیچ!

بخشی از مشکل به این دلیل رخ می‌دهد که چون احساس مسؤلیت بیشتری می‌کنیم، در نتیجه اگر تصمیم غلطی بگیریم بیشتر ناراحت می‌شویم. در واقع، وقتی مجبوریم بین دو شق انتخاب کنیم، می‌خواهیم همه عواقب آن را در نظر بگیریم، که به معنی از دست دادن آن شق دیگری ست که انتخاب نکردیم. “اوه لعنتی، شاید بهتر بود طعم کره‌ای را سفارش می‌دادم!” یا ” این شادی زودگذره _ اصلاً نباید بستنی می‌خریدم.” گاهی ویژگی‌مان زندگی کردن را سخت می‌کند.

شخصاً در کمک به تصمیم گیری خود و دیگر hsp ها تجارب زیادی کسب کرده‌ام. چند راهی که یافته‌ام از این قرار است.

 

بسیار خب. ممکن هم هست که انتخاب اشتباهی بکنیم.

ابتدا ببینید چقدر عدم قطعیت وجود دارد. معمولاً احتمالش زیاد است و عواقبش هم جدیست. متلا زوجی hsp مایلند بچه دار شوند، اما می‌ترسند بچه راحتی نصیبشان نشود، یا با توجه به سن و سال زن ممکن است فرزندشان مبتلا به سندرم داون، اوتیسم و یا دیگر مشکلات ژنتیکی شود. احتمال این اختلالات کم است ولی هرچه سن بالاتر رود، احتمال رخداد آن بیشتر است. اصلاً چه کسی می‌داند چه پیش می‌آید.

عدم قطعیت در هر تصمیمی که بخواهید بگیرید وجود دارد. به عنوان hsp بیش از غیر hsp ها می‌دانید از چه صحبت می‌کنم.مجبور می‌شوید بین دو یا چند شغل، همکار، اجاره آپارتمان یا خرید، یکی را انتخاب کنید. ولی نمی‌توانید تا در موقعیتی قرار نگرفته‌اید خیلی درباره‌اش بدانید و برخی چیزها هم با گذر زمان عوض می‌شود، از جمله احساسی که درباره انتخابتان دارید.

اگر متوجه شدید که اشتباه کرده‌اید، حال فرق نمی‌کند چه اشتباهی، می‌توانید قدم دوم را بردارید:

به این فکر کنید که با اشتباهتان چه می‌توانید بکنید. ماجرا چقدر می‌تواند جدی باشد؟ آیا درباره اشتباهتان فلسفه بافی می‌کنید؟ بیایید و در “دورنمایی بزرگتر” به اشتباهتان بنگرید. همه مرتکب اشتباه می‌شوند. مهم این است که از اشتباهات خود درس بگیریم. یا از خودتان بپرسید که یک سال دیگر، ده سال دیگر ماجرا از چه قرار خواهد بود؟ آیا آن زمان هم اشتباهتان اهمیتی دارد؟ گاهی بله و گاهی نه. گاهی یک انتخاب در وهله اول اشتباه به نظر می‌رسد، مخصوصاً اگر آنچه عادت داشتید را رها کرده باشید و دلتان برایش تنگ شود. به هر حال معمولاً مشخص می‌شود که تصمیمات عاقلانه‌تان در درازمدت فواید زیادی داشته است. برخی از شما نیز می‌توانید ماجرا را این گونه ببینید که گاهی اوضاع خیلی هم خوب پیش می‌رود. انگار دستی پنهانی شما را راهنمایی می‌کند.

 

شاید هم بهتر باشد اصلاً هیچگونه تصمیمی نگیرید.

من همیشه یک راه دررو نیز در نظر می‌گیرم. شاید هزینه زیادی داشته باشد، آیا می‌توانید تغییر شغلی‌تان را برای یک سال به تعویق بیاندازید. هزینه زندگی در جایی که از آن متنفر هستید چقدر است؟ در ازدواج اگر راه دررو نداشته باشید ازدواج مستحکم‌تر خواهد بود، اما گاهی hsp ها به دلیل در نظرگیری جوانب انتخابی که کرده‌اند، کلاً از ازدواج منصرف می‌شوند. شاید خیلی دردناک باشد یا حتی هزینه زیادی داشته باشد، اما اگر بدانید که ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد، اوضاع بهتر می‌شود.

 

فهرستی در نظر بگیرید

زمانی من و همسرم باید تصمیم سختی می‌گرفتیم، اینکه در شغلی که دارد باقی بماند یا موقعیت جدیدی با حقوق بهتر در دانشگاهی دیگر را قبول کند. مواردی که باید در نظر می‌گرفتیم زیاد بودند.، همین طور عدم قطعیت‌های فراوانی وجود داشت. آیا آن شغل را دوست داریم؟ آن شهر را چطور؟ خوشمان می‌آمد؟ هزینه خانه‌ای که باید تهیه می‌کردیم چطور؟ اسباب کشی به آنجا هم خیلی دشوار و پرهزینه بود دوستانمان را نیز باید ترک می‌کردیم. ذهنمان با سؤالات فراوانی پرشده بود. در نتیجه برای اینکه چیزی از چشمانمان نیافتد، فهرستی نوشتیم. بعد تصمیم گرفتیم برای فهرستی که تهیه کرده‌ایم، ستون‌هایی در نظر گیریم و به هریک از موارد ذیل نمره یک تا ده بدهیم.

اگر این اقدام خوب از آب درآید چه خواهد شد، اگر آنچه دوست نداشتیم را کنار می‌گذاشتیم چه حسی می‌یافتیم، و همین نوشته باعث شد تا آنچه را نادیده گرفته بودیم نیز برایمان روشن شود. بعد نمرات را جمع کردیم. خیلی جالب بود در نهایت به این نتیجه رسیدیم که آن شغل را انتخاب نکنیم و هیچ وقت هم پشیمان نشدیم. می‌دانستیم واقعاً چرا آن شغل را انتخاب نکرده‌ایم.

گرچه این روش کاملاً عقلانی به نظر می‌رسد، اما ما داشتیم احساسی که در هر مورد داشتیم را اندازه گیری می‌کردیم، و می‌توانستیم تصوری که در هر مورد داشتیم را به گونه‌ای احساسی بررسی می‌کردیم و متوجه هستید که چنین کاری چه تاثیری بر دورنمان می‌گذارد، آن هم نه فقط در یک مورد، بلکه در تمامی جوانب. در تمام طول روز حتی هنگام خواب مشغول بررسی احساسات احتمالی خود بودیم. جدا توصیه می‌کنم تا هرچقدر که لازم است وقت بگذارید، و اگر لازم شد باز وقت بخواهید. در خلال این مدت، برای یک دقیقه، یک ساعت، حتی یک هفته خود را در موقعیت جدید متصور شوید. چه احساسی دارید؟ از طرفی برای شق دیگر که الان در آن قرار دارید نیز همین طور.

 

نیازهای خود و دیگران را متعادل سازید

خیلی وقت‌ها تصمیماتی که می‌گیریم، روی دیگران تأثیر جدی یا جزئی می‌گذارد. گاهی مردم واقعاً می‌خواهند یا نیاز دارند چیزی را انتخاب کنند که مطمئن نیستند برای خودشان و یا دیگران خوب باشد. گرچه باید خیلی مراقب باشیم و بگذاریم که دیگران خودشان تصمیم خود را بگیرند. اما گاهی ما بهتر از دیگران می‌دانیم که چه چیزی برایشان خوب است. بهتر است کاملاً سیاستمدارانه این نکته را به ایشان گوشزد کنیم. وقتی تصمیمی واقعاً روی شما و دیگری اثر می‌گذارد، شرایط به واقع پیچیده‌تر می‌شود. دلنگرانی های hsp ها چیست؟ او کسی ست که بهتر می‌داند.

گاهی از همسرم که غیر hsp ست، می‌پرسم، انجام فلان کار چگونه است، یا انتخاب بین این و آن چگونه است. پاسخی که می‌دهد دردناک است. آیا واقعاً یادش نیست که که آخرین باری که در آن رستوران غذا خوردیم چقدر بد بود؟ بعد تصمیم گیری را به من می‌سپارد چون فکر می‌کند من بهتر عمل می‌کنم. من hsp هستم. البته من هم گاهی اشتباه می‌کنم و پذیرش مسئولیت آن دشوار است. در نتیجه نمی‌توانم تصمیم بگیرم و اوست که تصمیم می‌گیرد. آنوقت می‌فهمم که من آن یکی شق را می‌خواستم.

اگر هردو شما می‌دانید که چه می‌خواهید و خواسته‌تان متفاوت است، تمام تلاشتان را بکنید تا از روش حل تعارض‌ها استفاده کنید که می‌توانید در کتاب‌های خودیاری آن‌ها را بیابید. می‌توانید کتاب “عشق و آدم بسیار حساس” را بخوانید که پیشنهادات خوبی به hsp ها ارائه می‌کند. معمولاً غیر حساس‌ها خواسته خود را با صدایی بلندتر اعلام می‌کنند و البته که به عواقب تصمیم کمتر از شما بها می‌دهند. از آدم غیر hsp بپرسید که اهمیت خواسته‌اش بین یک تا ده برایش چقدر است. خودتان نیز این کار را بکنید و حالا تعادل واقعی را ببینید.

اگر زمانی مجبور شدید از خواسته خود بگذرید، که معمولاً این اتفاق برای آدم‌های همدل می‌افتد، مراقب باشید. باید حتماً هزینه فایده تصمیم خود را مشخص کنید، واقعیت را بپذیرید و دفتر آن را ببندید و دیگر دوباره به آن رجوع نکنید. ضمناً این نکته را نیز در نظر بگیرید که اگر تصمیم خود را با دیگری مطرح کردید و ابتدا احساس کردید او موافق است، اما بعد دیدید که نه موافق نیست، دلیلی برای احساس گناه نیست. عادت hsp هاست که احساس گناه کنند. ما حتی وقتی تصمیمی می‌گیریم که از سرخودخواهی نیست ولی برای خود ما خوب است، باز احساس گناه می‌کنیم. پیگیری علاقه شخصی وقتی با خیر بیشتر همراه باشد، دیگر جایی برای شرمساری باقی نمی‌گذارد.

 

مراقب پند و نصایح دیگران باشید

گاهی غیر hsp ها بدون دعوت در تصمیم شما نظر می‌دهند و خیلی محکم می‌گویند که باید چه کنید و چه انتخابی داشته باشید. این اتفاق اغلب زمانی رخ می‌دهد که روی بخش کوچکی از تصمیم خود متمرکز هستید و یا با خود فکر می‌کنید که دیگران در این باره چه نظری دارند. قدرت ابراز نظر دیگران نیز می‌تواند شما را از تصمیمتان بازدارد. اگر شما هم با همان قدرت نظر خود را بیان می‌کردید، شاید مجبور نبودید از تصمیم خود کنار بکشید. مخصوصاً وقتی به احساسات دیگری درباره تصمیم خودمان برخلاف پند او بها بدهیم.

چرا از کسانی پرس و جو کنید که که می‌دانید درباره شهری که قصد رفتن به آن دارید، اطلاعات چندانی ندارند. یا درباره دانشگاهی که می‌خواهید بروید، اطلاع خاصی ندارند. یا درباره فرزند دوم و سوم که به آن فکر کرده‌اید، تجربه و یا اطلاعاتی ندارند. از کسانی بپرسید که یا با تجربه‌اند و یا مشاور هستند و به دیگران در این عرصه‌ها کمک می‌کنند.

با کسانی صحبت کنید که واقعاً به حرف‌هایتان گوش می‌کنند. نه کسانی که به حرفتان گوش نکرده و یا نقطه نظرهای سیاسی و یا فلسفی و یا اخلاقی دارند.

بیشتر تصمیمات شما درست به نظر می‌رسند، ولی اینکه بخواهید به عنوان hsp همیشه تصمیمتان درست باشد، زیاده خواهی است.

نویسنده: الین آرون

مترجم: مینو پرنیانی