حساسیت معمولاً مفهومی منفی را به ذهن القا میکند. عباراتی چون «تو خیلی حساسی» را زمانی به کار میبرند که فردی عواطفی قوی ابراز میکنند. اکثر آمریکاییها احترام چندانی برای آدمهای بسیار حساس قائل نیستند. در تعریف آدم بسیار حساس کسی ست که سیستم پردازش قویتری داشته و از هوش عاطفی بالاتری برخوردار است. پژوهشها نشان میدهند که این گونه افراد ذاتاً نسبت به محرکات حساسترند، حال این محرکات میخواهد سروصدای بلند باشد، یا بوی شدید، یا نور زیاد. ممکن است به سادگی وحشت زده شوند، عواطف را به شدت حس میکنند، و بیشتر تحت تأثیر الکل و کافیین قرار گیرند.
آلین آرون نویسنده کتاب «آدم بسیار حساس» چنین برآورد میکند که پانزده تا بیست درصد از آدمها بسیار حساس هستند. آدمهای بسیار حساس ممکن است با دیگر اعضای جامعه تفاوت داشته باشند، اما این تفاوت به گونهای است که نه تنها میتواند مفید باشد، بلکه حتی برای عملکرد جامعه نیز حیاتی هست.
اینجا هشت ویژگی آدمهای بسیار حساس را آوردهام که میتواند دنیا را به جای بهتری بدل کند:
۱. هشیاری نسبت به محیط اطراف
آدمهای بسیار حساس از هشیاری حسی بالایی برخوردارند. معمولاً در طبیعت سریع متوجه حیوانی میشوند. این هشیاری و همخوانی بالا با محیط طبیعی میتواند زمانی مفید واقع شود که احتمال خطری وجود داشته باشد.
ضمناً آدمهای بسیار حساس خیلی خوب متوجه میشوند که محیط روی خلق و خو چه تأثیری دارد، و از توان خوبی برای فراهم کردن فضایی دلنشین برخوردارند.
مثلاً وقتی یک hsp وارد اتاقی میشود، و از تأثیر منفی شلوغ بودن کاغذهای روی میز خبردار میشود، و به خوبی میتواند فضا را دلنشین و راحت کند. یا از بد بودن نوع زنگ در مطلع است. موضوع این نیست که hsp ها متوجه چیزی میشوند، بلکه موضوع انفعال و بی توجهی غیر hsp ها نسبت به شرایط محیطی است.
۲. خلاقیت و نوآوری
احتمالاً HSP ها بیشتر تحت تأثیر محرکات بیرونی قرار میگیرند. در نتیجه وقتی رو به درون خود دارند، تصاویر ذهنی شفافی دارند که حاوی جزییات فراوان و زنگی است. احتمال اینکه hsp ها قسمت چپ مغزشان کار کند، بیشتر است. به این معنا که مغز ایشان خطی کار نمیکند، و همین باعث میشود تا بیش از غیرحساس ها خلاق، شهودی و کنجکاو باشند. احتمال بیشتری وجود دارد که برای اینکه اطلاعات، تجارب و موقعیتها را در سطح عمیقتری پردازش کنند و همین باعث میشود نسبت به احتمالات پذیراتر بوده و نکات و موارد نادیده گرفته شده را در نظر بگیرند. به نظر بوتنیک آدمهای خلاق معمولاً تفکر سازندهای داشته و نسبت به عموم مردم راههای نوآورانهتری دارند.
آدمهای بسیار حساس، وقتی حجم زیادی از اطلاعات را درونی میسازند، معمولاً میتوانند حجم زیادی از اطلاعات را درونی سازند، و از مجموعه این اطلاعات، برآیندی خلاقانهتر در نظر گیرند، چه از طریق نقاشی، چه نوشتن قادرند به این بینش جهتی سازنده دهند. چه ایده پنهانی ورای کار خلاقانه شأن و چه از نظر شکل و فرم.
۳. حس همدلی و محبت
چون HSP ها عمیقأ گیرنده عواطف هستند، احتمالاً حال دیگران را بهتر درک میکنند و بهتر میفهمند حس و حال ایشان چگونه است، در حالی که ممکن است از چشم دیگران پنهان بماند. اکثر HSP ها اظهار میکنند که غم دیگران را غم خود میشمارند. در پژوهشی در سال ۲۰۱۴ بر روی مغز صورت گرفت به آزمودنیها تصاویری ارائه شد که بیانگر اندوه و یا شادی دیگران بود و در همین هنگام بخشهای از مغزشان را که به همدلی و آگاهی مرتبط بود را مورد بررسی قرار دادند، مشاهده شد که جریان خون در این قسمتهای مغز HSP ها نسبت به کسانی که حساس نبودند، بیشتر است.
۴. شهود قوی
آدمهای بسیار حساس میتوانند بسیار شهودی باشند. با ناخودآگاه شخصی و ناخودآگاه جمعی پیوند عمیقتری دارند که باعث میشود با اطلاعاتی در ارتباط قرار گیرند که در حالت عادی از بخش منطق و استدلال بیرون نمیزند. در عین ارتباط با درون خود، با دادههای محیطی نیز در ارتباط هستند. آنچه در زیر پوسته در جریان است را حس میکنند و ممکن است دانشی عمیق درباره چیزی داشته باشند، بی آنکه بدانند از کجا این مطالب را میدانند. نانسی سیمون معتقد است که hsp ها شهودی قوی دارند، چون با بخش سمت چپ مغز بیش از غیر حساسها دسترسی دارند. معمولاً عمیقتر میاندیشند و از اکتشاف ناشناختهها نمیهراسند. شاید به این دلیل که به شهود خود باور دارند.
۵. توان برقراری ارتباط عمیقتر با دیگران و با خود
چون قادرند در سطح عمیقی همه چیز را حس کنند، قادرند ارتباطی عمیق برقرار کنند. عمیق بودن و بسیار مهربان بودن و بالا بودن هوش عاطفی آدمهای بسیار حساس باعث میشود زوجهایی عالی برای کسانی شوند که بتوانند با ایشان ارتباط عمیقی برقرار کنند و خود_آگاهی عمیق ایشان توام با اینکه قادرند بفهمند که دیگران از نظر عاطفی چه میخواهند، باعث میشود بتوانند ارتباطی عمیق برقرار کنند. ضمناً این خودآگاهی باعث میشود که الگوهای منفی درونیشان را تشخیص دهند. در پژوهشی که در سال ۲۰۱۵ بر روی ۱۶۶ دختر بین ۱۱ و ۱۲ ساله انجام شد و در مجله شخصیت و تفاوتهای فردی چاپ شد، نشان داد که دخترانی که از حساسیت بالاتری برخوردار بودند، بهتر میتوانستند درسها را یاد گرفته و نشانگان افسردگی در ایشان کاهش بیابد.
۶. توان دیدن جزییات و نکات فرعی
شاید آدمهای بسیار حساس با دیگر آحاد اجتماع تفاوت داشته باشند ولی این تفاوت جنبهای مفید و شاید حیاتی برای کنش اجتماعی دارد. آدمهای بسیار حساس حس هابی مهم دارند که باعث میشود جزییات را ببینند. حس بویایی قویتری دارند، مزهها را خوب حس میکنند و لمسیترند. همه چیز در ایشان تشدید شده است. بوتنیک میگوید که آدمهای بسیار حساس نه تنها به مواردی چون نور و صدا و لمس (از دنیای بیرون) حساس هستند, بلکه به آنچه در دنیای ذهن (دنیای درون) میگذرد نیز به همین دقت حساس هستند. آدم بسیار حساس کسی است که آگاهی سطح بالاتری دارد و جزییاتی را میفهمد که دیگران از آن غافلند. مثلاً خشم یک نفر را از روی حرکت دهان، یا نوع تعاملی که اعضای یک گروه دارند.
۷. هشیاری بیشتر
آدمهای بسیار حساس فکورند و درباره عواقب رفتار خود بیشتر فکر میکنند. به خاطر همدلی که دارند و اینکه به عواقب اعمال خود فکر کنند. احتمال حس قوی عدالت خواهی در ایشان بیشتر است. بنا به گفته گریس مالانوای، آدمهای بسیار حساس مدام به اینکه آیا رفتارشان درست است یا نه فکر میکنند. برای برخی hsp ها ارزشهای شخصی و فرهنگی بسیار مهم هستند، و عواطف عمیقی که دارند باعث میشود بفهمند دنیا چه بی عدالتیهای زیادی دارد. دیدن دنیا از زاویه دید سیاه و سفید و نگاه خاکستری نداشتن، باعث میشود متوجه پیچیدگیهایی شوند و بیش از دیگران دیدگاه اخلاقی شخصی داشته باشند.
۸. توان برقراری صلح و آشتی
آدمهای hsp به خاطر حساسیت بالایی که دارند، وقتی تعارضی به وجود آید، مضطرب شده، و ترجیح میدهند از آن اجتناب کنند. ولی به خاطر همدلی بالایی که دارند، ممکن است فکر کنند قادرند مصلحت دیگران را بهتر از خودشان بفهمند. بیش از آنکه به دستور جلسه فکر کنند، رابطه محورند. همین باعث میشود توان خوبی در برقراری صلح و آرامش داشته باشند. هرجایی که گره کوری در ارتباطی باشد، یک hsp قادر است صلح را برقرار کند.
آدمهای بسیار حساس توان خوبی در حل تنشها دارند و البته این باعث میشود که دچار استرس زیادی شوند. حتی قبل از اینکه شخصی بفهمد دچار افسردگی ست، شخص دیگری که hsp است، متوجه این افسردگی میشود. حساس بودن بیش از آنکه مشکلی باشد، یک دارایی ارزشمند است.
از این به بعد هرگاه آدم بسیار حساسی دیدید، یادتان باشد که چنین آدمی میتواند برای دنیا بسیار پربرکت باشد.
اثر good therapy
ترجمه مینو پرنیانی