وقتی اطلاعات را عمیق پردازش میکنید، روی نیازهای روزمرهتان اثر میگذارد. از همان کودکی بسیار حساس بودم. یکی از اولین خاطراتم وحشتی ست که از دیدن اخبار بد دچارش شدم. یادم نیست چه خبر بدی بود، ولی یادم هست که دستهایم را روی گوشهایم گذاشته، به اتاقم فرار کرده و آواز میخواندم با این امید کودکانه که همه چیز اینگونه روبراه میشود. انگار میخواستم با داد زدن صدای تلویزیون را بپوشانم. مادرم آمد و مرا در آن وضعیت وحشتناک دید. تا مدتها بعد نمیدانستم که آدم بسیار حساسی (hsp) هستم، و آنوقت بود که همه چیز سرجای خودش قرار گرفت. آدمهای بسیار حساس همه چیز را عمیق میکاوند، در نتیجه دنیا را به گونهای متفاوت تجربه میکنند که با دیدگاه دیگران فرق دارد. تصور خشونت یا داستانهایی تلخ برای hsp ها تحمل ناپذیر است. صداهای ناگهانی بلند، نور شدید، و جداول کاری شلوغ، میتوانند آدمهای بسیار حساس را به کشتن دهند.
حال من نویسندهای هستم که درباره درونگرایی و بسیار حساس بودن پژوهش میکنم. متوجه شدهام که hsp ها برای شاد بودن خواستههایی دارند که با غیر hsp ها فرق دارد. اینجا ۱۴ مورد را برایتان آوردهام. به هر حال ما هم ترجیحات خود را داریم:
۱. زندگی آرامتر
چون hsp ها اطلاعات را عمیقتر پردازش میکنند، ممکن است کندتر از دیگران عمل کنند. برای انجام تکالیف به مدت زمان بیشتری نیاز دارند. مثلاً صبحها قبل از خروج از خانه. ممکن است به زمان بیشتری نیاز داشته باشند یا در فروشگاه هنگام خرید، به این دلیل که انتخاب میکنند چه چیزی را بخرند. آن همه جنس متنوع، انتخاب را دشوار میسازد. باید به مواردی مثل کیفیت، قیمت، اطلاعات روی جنس را بخوانند. پردازش این همه اطلاعات دشوار است.
۲. بعد از یک روز شلوغ طوفانی، نیاز به آرام سازی خود دارند.
Hsp ها هم مثل درونگراها نمیتوانند مدام در حال حرکت و جنبش باشند. سیستم عصبی بسیار حساس ایشان زیر بار فشار اطلاعات فراوان له میشوند. در نتیجه ممکن است دچار بیش برانگیختگی شوند و بعد از یک روز شلوغ از پا درآیند. اندکی وقت صرف کردن برای آرام سازی محرکات فراوان باعث بهبود حالشان نیاز دارند.
۳. به فضایی آرام و دنج برای بهبود حال نیاز دارید
شاید این قسمت نیز مکمل مورد ۲ باشد. این مکان ایده آلی لازم است کم نور، کم سروصدا و زیبا باشد. برای hsp ها بهترین ابزار آرامش موسیقی آرام، یک بالش راحت و کتاب است.
۴. اجازه برای عاطفی شدن و یک گریه درست و حسابی
آدمهای بسیار حساس نه فقط نسبت به محرکات محیطی حساس هستند، بلکه نسبت به عواطف نیز حساس هستند. بنا به اظهارات دکتر آرون مؤلف کتاب آدم بسیار حساس، آدمهای بسیار حساس نسبت به دیگران، تمایل بیشتری به گریه کردن دارند “آدمهای بسیار حساس نمیتوانند وقتی احساس میکنند، گریه نکنند.” hsp ها خشم و شادی را حس میکنند و قدردانی از اینکه قادرند حس کنند، مهم است. ”
۵. زمانی برای سازگاری با تغییر
تغییر برای هر کسی میتواند دشوار باشد. اما برای بسیار حساسها بسیار دشوارتر و پرتنشتر است. حتی تغییرات مثبت نیز برای ایشان تنش زاست. مثلاً شروع ارتباطی جدید یا نقل مکان به خانهای رؤیایی. در هر حال برای سازگار شدن با تغییرات به زمان زیادی نیاز دارد.
۶. روابط نزدیک و معنادار
Hsp ها میتوانند روابط نزدیک با دیگران برقرار کنند. بنا به گفته آرون از بودن در ارتباطاتی که معنادار نیست، ناراحت شده و آرامش خود را از دست میدهند. به این معنا نیست که قادر به تعامل معنادار با دیگران نیستند، بلکه برعکس ممکن است به سختی تلاش کنند تا گفتگوی معناداری با همسر خود داشته و خلق صمیمیت کنند. همچنین به این معناست که در معاشرت با دیگران انتخابگر هستند. ممکن است ارتباطات سطحی و بده بستان دار را قطع کنند، اما نه به سادگی. Hsp ها خواهان ارتباط عمیق روحی ست و به شیوهای عمیق رابطه برقرار میکنند. اجازه این کار را بدهید.
۷. در مدیریت تعارضها، روش سالم و درستی دارند
حساس باشید یا نه، نزاع کردن با کسی که دوستش دارید بد است، اما بسیار حساسها وقتی تعارضی رخ میدهد، دچار اضطراب فراوانی میشوند. غالباً نبردی درونی رخ میدهد. آدم hsp ممکن است عواطف عمیقی نسبت به برخی مسائل داشته باشد، اما آن را در خود نگه میدارد، چون نمیخواهد دیگران را ناراحت و عصبانی کند. کنار آمدن با آدم عصبی میتواند بسیار بیش برانگیخته ساز باشد. ضمناً، ما دوست نداریم دیگران را آزار دهیم چون تجارب شخصیمان نشان داده است که چقدر رفتار آزاردهندهای است. Hsp ها بسیار همدل و مهربان هستند، و اهمیت قائل شدن ما برای دیگران از این طریق نمود پیدا میکند.
متأسفانه، این بدان معناست که آدمهای بسیار حساس اغلب نیازهای خود را پنهان میکنند و “به تنهایی با گرفتاریهای خود سر میکنند.” باید به شیوهای سالم با عدم توافقها برخورد کنند که معمولاً شامل غرغر کردن و یا درست کردن ماجرا نمیشود.
۸. خواب خوب شبانه
کمبود خواب میتواند هرکسی را خوابآلوده، بی حال و ناکارآمد سازد. اما کمبود خواب برای یک hsp میتواند زندگی را غیر قابل تحمل کند به اندازه کافی خوابیدن، میتواند hsp را دوباره شارژ کند
۹. صرف غذای سالم و مرتب در طول روز
بنا به گفتههای آرون، گرسنگی میتواند حال hsp ها را دگرگون کند و قادر به تمرکز نباشند. مفهوم واقعی “گرسنه” را یک آدم بسیار حساس گرسنه عملاً نشان میدهد.
۱۰. نوشیدنی بدون کافئین و الکل
جالب و قابل توجه: برخی hsp ها (البته نه همگی) نسبت به آثار کافئین و الکل حساسترند.
۱۱. راهی برای ابراز خلاقیت
بسیاری از آدمهای بسیار حساس نیاز زیادی به ابراز خلاقیت دارند. قادرند مشاهدات، بینش و عواطف خود را در قالب هنر، شعر، موسیقی و امثالهم ابراز کنند. دبورا وارد، نویسنده کتاب “درمان عزت نفس از طریق بی ذهنی” مینویسد، “حساسیت میتواند درهم شکننده باشد اما در عین حال مثل داشتن رم RAM اضافه است…. خلاقیت برای انباشته پر فشار عواطف و دادههای حساس حکم سوپاپ را دارد.
۱۲. تمایل جدی به جویای هدف بودن
به نظر میرسد برخی آدمها زندگی خود را بدون هدف سر میکنند. این امر برای hsp ها غیرممکن است. Hsp ها عمیقاً جویای اهداف بزرگ در زندگی هستند. اینکه کیستند، چرا اینجا هستند؟ و قرار است در این کره خاکی چه کنند؟ حال میخواهد نوشتن داستان باشد، یا سفر به دور دنیا، یا یادگیری روشی برای کمک به دیگران، فرقی نمیکند، آدمهای بسیار حساس مشتاق معنا هستند.
۱۳. عشقی که متوجه بسیار حساس بودن ایشان باشد و به ذات بسیار حساس ایشان احترام بگذارید.
از آنجایی که اکثریت hsp نیستند، درک نمیکنند که چرا ممکن است کسی اینقدر تحت فشار باشد. چه به خاطر سروصدا و چه آخر هفته ای شلوغ باشد و چه صحنهای پر خشونت در یک فیلم. هرکسی “متوجه” نیست و اشکالی هم ندارد. اما آنچه یک بسیار حساس به آن نیاز دارد، حداقل چند نفر آدم با درک و شعور است که متوجه حساس بودن ایشان باشند. ترجیحاً کسانی که با ایشان نزدیک هستند. کسی که نه تنها درک میکند، بلکه تلاش خود را میکنند تا مانع از بیش برانگیختگی ایشان شوند. ” باشه عزیزم، اشکالی نداره، میتونیم الان مهمونی رو ترک کنیم. صورتت پرالتهاب شده.” کسانی که بتوانند تمامی جوانب این ویژگی خاص و کمیاب را ببینند، کمیاباند.
۱۴. فضای پیرامونی طبیعی و زیبا
Hsp باشیم یا نباشیم، محیط روی ما اثر میگذارد. اما موضوع برای hsp ها حیاتیتر است. برای Hsp ها سروشکل اوضاع مهم است. شلوغی و درهم برهمی یا فضای کثیف و آلوده خلقشان را تنگ میکند. زیبایی شفابخش است و به راستی طراوت میبخشد.
نویسنده: جین گرانمن
مترجم: مینو پرنیانی