مانند بزرگسالان، کودکان نیز ترجیحات خود را در مورد غذا دارند. آنان میدانند چه چیزی را دوست دارند و چه چیزی را دوست ندارند. با این وجود دسته دیگری در کودکان وجود دارد که به عنوان «بد غذا» شناخته میشود. یک بار با خانوادهای آشنا شدم که کودک شش ساله آنان از خوردن هر چیزی به جز هات داگ و نارنگی امتناع میکرد! بعداً فکر کردم که چه چیزی باعث شده این کودک چنین ترجیحات غذایی خاصی پیدا کند. آیا عادات غذایی بد و ایرادگیر بودن در مورد غذا میتواند ارتباطی با بسیار حساس بودن (HSP) کودکان درحال رشد داشته باشد؟
به گفته دکتر الین آرون، حساسیت کودک به محرکهای حسی خود یکی از مشهودترین شاخصهای HSP بودن به شمار میآید. آرون در کتاب خود با نام «کودک بسیار حساس» توضیح میدهد که چگونه تقریباً 20 درصد از مردم سیستم عصبی حساستری دارند و در نتیجه بیشتر تحت تأثیر محرکهای حسی قرار میگیرند. تحقیقات بسیار نشان میدهد که HSP ها عمیقتر از افراد دیگر تجربیات را پردازش میکنند و بنابراین مستعد بیش برانگیختگی هستند.
رایحهها، بافتها، دمای هوا و مزههای قوی میتواند اشتهای شما را کم یا زیاد کند، چرا که غذا خوردن نیز یک تجربه حسی است. همچنین این یک نیاز اولیه است که مجموعهای از پاسخهای احساسی را فرا میخواند. به هر حال، دلیلی وجود دارد که نشان میدهد چرا ما تمایل به خوردن وعدههای غذایی در کنار نزدیکترین و عزیزترین افراد به خود را داریم – غذا خوردن میتواند باعث ایجاد احساس آسیبپذیری در ما شود.
آیا کودک بد غذای شما HSP است؟
تقریباً هر کودکی از خوردن برخی غذاهای مقوی امتناع میکند، اما زمانی که به یک بی علاقگی شدید تبدیل میشود، میتوانید با دیدن کودک خود از طریق لنز HSP او را بیشتر درک کنید. هر HSP ای بد غذا (یا یک “خوش خوراک فوق العاده” – بیشتر از آنی که در یک دقیقه بتوان انجام داد) نیست اما ارزش بررسی اینکه آیا بین این دوهمبستگی وجود دارد یا خیر را دارد. دانستن «چرایی» پشت رفتار فرزندتان به عنوان والدین میتواند به شما کمک کند تا واکنش بهتری با آنان داشته باشید.
برای شروع، به قوام غذایی که فرزندتان ترجیح میدهد فکر کنید. HSP ها میتوانند به بافتها و غلطت های خاصی حساس باشند. اگر غذایی که میپزید یا خیلی وارفته، خیلی کم پخته شده، بسیار نرم یا به اندازه کافی مخلوط نشده است، ممکن است باعث شود کودک شما در یک سطح حسی به آن واکنش نشان دهد. تلاش کنید از کوچولوی خود بپرسید که چه غلطت خاصی برای آنان خوشایند نیست.
حالا به طعم فکر کنید. اگر ترجیحات کودک شما به برنج سفید ساده، رشته فرنگی ساده یا سایر وعدههای غذایی ملایم است، ممکن است بر اساس حساسیت شدید خود واکنش نشان دهد. کودکانی که چشایی و بویایی شدیدتری را از دیگران تجربه میکنند، ممکن است بسیار مراقب و آگاه در برابر حواس خود باشند. در واقع، تحقیقات انجام شده توسط پروفسور دانشگاه فلوریدا، لیندا بارتوشوک، نشان داد که بخشی از شرکت کنندگان – که به آنها “خوش خوراک فوق العاده” گفته میشود – افرادی با گیرندههای قوی چشایی هستند که غذا را به شیوهای بسیار شدید تجربه میکنند.
با در نظر گرفتن همه این موارد، چگونه میتوانید به HSP در حال رشد خود کمک کنید تا یاد بگیرد که غذای خود را دوست داشته باشد؟ در اینجا پنج روش آزمایش شده و واقعی برای رساندن زمان صرف غذا به سطح کاملاً جدیدی آورده شده است.
5 راه برای کمک به فرزندتان برای یادگیری دوست داشتن غذاهای مختلف
1. بدون قضاوت بپرسید.
برای درک بهتر الگوهای غذایی فرزندتان، از آنان بپرسید که بر اساس بافت، قوام و طعم غذای مورد علاقهاش چه چیزی را دوست دارند. ممکن است از پاسخ آنان و ارتباط آن با بیش برانگیختگی متعجب شوید. آنان ممکن است به سمت طعمهای سادهتر کشیده شوند، در حالی که شما ترجیح میدهید از ادویههای عجیب و غریب لذت ببرید. سپس ممکن است از قوام عجیب و غریب گوجه فرنگی متنفر باشند، در حالی که روی ساندویچ مورد علاقه شماست. از مفهوم برانگیختگی چیزهای زیادی میتوان آموخت، اما با پرسیدن و گوش دادن شروع میشود.
2. با حواس آنان کار کنید – نه علیه آنها.
به گفته بسیاری از آسیب شناسان زبان گفتار، مشابه ترکیب یک غذا، استفاده از حواس پنجگانه برای کمک به کودک شما برای عادت کردن به غذاهای جدید و متفاوت میتواند مفید باشد. به عنوان مثال، بو را در نظر بگیرید: وارد مکانی شوید! زمانی را برای بو کردن غذا با کودک خود اختصاص دهید و در مورد آنچه که غذا به شما یادآوری میکند بحث کنید. این امر به ویژه در صورتی مهم میشود که کودک شما به خوردن غذاهای ملایمتر عادت کرده باشد. آیا این عطر شما را به یاد خاطرهای دور میاندازد؟ اما مراقب باشید: حس بویایی میتواند احساسات خوشایند و ناخوشایند زیادی را تحریک کند، بنابراین ابتدا با کودک خود در مورد بوهای مورد علاقه او پرس و جو کنید.
در مورد بینایی، میتوانید بحث در مورد ظاهر یک غذا را به یک بازی ساده تخیلی تبدیل کنید. آیا یک خورش با سیب زمینی و هویج در منو دارید؟ میتوانید از این به عنوان فرصتی برای به اشتراک گذاشتن این موضوع استفاده کنید که هر دو سبزی در زیر زمین رشد میکنند و تنها قسمتهایی از هویج که در بیشتر چرخه رشد قابل رویت است، قسمتهای سبز پررنگ است. کاوش کنید که برخی رنگها در کودک شما چه چیزی را فرا میخوانند – حتی ممکن است یاد بگیرید که آنها واقعاً از دیدن سبزیجات سبز رنگ لذت میبرند!
اگر کودک شما بافتهای خاصی را ترجیح میدهد، با آنان از نظر لمس کردن غذا کار کنید. کالبد شکافی نه تنها برای آزمایشهای علمی اختصاص دارد، بلکه برای میز شام نیز مناسب است! با کودک خود به ترتیب غذایشان را با بریدن، هم زدن، مخلوط کردن و له کردن تشریح کنید. اگر وعده غذایی شما دارای لایههای پنهان زیادی است، مثل لازانیا، به کودک خود اجازه دهید نحوه تهیه هر کدام را ببیند و او را تشویق کنید تا در مرحله تهیه غذا بیشتر کمک کند.
3. فراموش نکنید که خودتان نیز غذا بخورید.
به عنوان والدین، ما عادت داریم که از تغذیه اطرافیانمان اطمینان حاصل کنیم، در حالی که نیازهای خود را کم یا کاملاً نادیده میگیریم. ممکن است همیشه زمان کافی برای تغذیه و سالم نگه داشتن خود نداشته باشید، اما این بسیار مهم است، به خصوص از منظر الگو بودن. کوچولوی شما به شما نگاه میکند. الگوبرداری از رفتار خوب با خوردن همان وعدههای غذایی و بیان رضایتبخش بودن آنها برای فرزندتان ضروری است.
4. با هم آشپزی کنید.
زمانی که برای اولین بار در اوایل 20 سالگی از خانه دور شدم، بلافاصله پشیمان شدم که چرا زودتر آشپزی را یاد نگرفتم. اگر در دوران کودکی به فرزندتان درس ارزشمند آشپزی را بیاموزید، در نوجوانی و بزرگسالی نیازی به پیتزا و رشته فرنگی (نودل) ندارند. بهعلاوه، آشپزی یک فعالیت پیوند خانوادگی فوقالعاده است –در حالی که به شما این امکان را میدهد تا به بد غذای خود نشان دهید که آنان اختیار تصمیمگیری دارند و این باعث میشود احساس خوبی پیدا کنند، آشپزی کردن کاری تجربی، مفید و محبتآمیز است.
5. به متخصصان مراجعه کنید.
اگر نگران این هستید که کودک بدغذای شما مواد مغذی مورد نیاز برای رشد را دریافت نمیکند، میتوانید از پزشک خانواده خود بخواهید که کودکتان را به یک متخصص ارجاع دهد. این متخصصان اغلب متشکل از آسیب شناسان زبان گفتار، متخصص تغذیه، متخصص اطفال و کاردرمانگر هستند. هر کدام میتوانند شما را در مسیر درست با مشکل خود راهنمایی کنند. کلینیکهای بهداشتی محلی نیز اغلب میزبان گروههای اجتماعی منظم برای افراد بدغذا هستند، بنابراین میتوانید پیشنهادها و پشتیبانی آنان را نیز دریافت کنید.
اصلاً مهم نیست، تسلیم نشوید! برای افراد حساسی که ممکن است به عنوان HSP در حال رشد باشند، کمک وجود دارد و تحقیقات کافی در مورد بهترین شیوهها وجود دارد. این تجربه را یک درس در نظر بگیرید. اگر فرزند در حال رشد شما یک HSP است، مهم است که اکنون بدانید تا بتوانید در آینده به بهترین شکل از او حمایت کنید. ممکن است علاقه مند باشید که یاد بگیرید چگونه یک کودک بسیار حساس و همچنین یک نوجوان بسیار حساس را بزرگ کنید، زیرا زمانی که فرزند شما به آن مراحل برسد، بیش از آنچه فکر میکند به کمک شما نیاز دارد.
نویسنده: کارولین وایت
مترجم آناهیتا فرهمند