مقدمه
آدمهای بسیار حساس (HSP) دنیا را بسیار عمیقتر و با حساسیت بیشتری نسبت به دیگران تجربه میکنند. بسیاری گفتهاند که این ویژگی مانند سوپرقدرت است. اما همزمان، این حساسیت میتواند باعث درد و سختی زیاد شود، چون این افراد هم اوج شادیها را شدیدتر احساس میکنند و هم عمق ناراحتیها را.
۱۳ چالشِ اصلی که HSPها توصیف کردهاند (بخش «چالشبرانگیز»)
این جملات از زبان خود افرادی است که این ویژگی را تجربه کردهاند:
۱. هر چیز کوچک را احساس میکنم.
۲. من فقط بهاندازهٔ آرامترین فرد در اتاق آرام هستم.
۳. خیلی زیاد برای آنچه دیگران فکر میکنند و احساس میکنند اهمیت قائلم.
۴. چیزهایی که میبینم، احساسات دردناک دیگران را بیدار میکند و وقتی دیگران نمیخواهند آن را حس کنند، من را شرمنده میکنند.
۵. احساس میکنم همه چیز را میبینم، کمی گریه میکنم، ولی خیلی عمیق حس میکنم؛ این باعث میشود از محیط اطراف، چه خانواده و چه غریبهها، خیلی زود «اشباع» شوم.
۶. وقتی از من درخواست کمک میشود و نمیخواهم انجام بدهم، اضطراب و درد جسمی تجربه میکنم (مثلاً معدهدرد).
۷. قبلاً در موقعیتهای استرسزا یا از کلماتِ بهظاهر بیاهمیت هم گریه میکردم.
۸. اشباع از محرکها، یعنی در محیطهای پرصدا یا پرتحرک، سخت میتوانم تمرکز کنم.
۹. ارتباطگیری با دیگران در محیطهای اجتماعی شلوغ برایم دشوار است.
۱۰. زندگی برایم بسیار عمیق است؛ خوبها بسیار خوباند و بدها بسیار بد.
۱۱. همیشه از دیگران میخواهم صدای موسیقی یا تهویه را کم کنند یا از فضاهای معطر خارج شوم.
۱۲. گاهی حس میکنم میخواهم یک دکمهٔ «زندگی» داشته باشم تا بتوانم همه چیز را کم کنم.
۱۳. گاهی زندگی مانند دردِ هیجانیِ پیوسته است.
نکتهٔ مهم
این افراد همچنان تأکید میکنند که این یک بیماری نیست، بلکه یک ویژگی طبیعی و سالم است؛ اما چون عمیقتر تجربه میکنند، مشکلاتشان هم شدیدتر حس میشود.
چگونه میتوان حساسیت را به «برکت» تبدیل کرد
چهار راهکار برای بهتر زندگی کردن با این ویژگی:
۱. با تجربه، اوضاع بهتر میشود. HSPهای جوانتر ممکن است در دههٔ ۲۰ و ۳۰ زندگی را بهتر مدیریت کنند، چون میآموزند چه چیزهایی برایشان بهتر است.
همچنین در بزرگسالی، محیطهای اجتماعی معمولاً مهربانتر و کمتر تحقیرآمیز هستند.
تجربههای زندگی بهتدریج باعث میشود که این افراد راهبردهای مراقبت از خود را بهتر بشناسند.
۲. فاصله گرفتن از آدمهای سمی
افراد بسیار حساس معمولاً همدلی بسیار قوی دارند و دوست دارند به دیگران کمک کنند.
اما این ویژگی باعث میشود که گاهی مورد سوءاستفادهٔ افراد سمی یا افرادی که فقط انرژی منفی دارند قرار بگیرند.
فاصله گرفتن از این اشخاص و در محیطهای خاص انتخاب کردن روابط میتواند کیفیت زندگی را بسیار بهتر کند.
۳. تعیین «حدود» بهطور روشن
بسیاری از HSPها در گفتن «نه» مشکل دارند، چون نمیخواهند کسی را ناراحت کنند.
اما یادگیری حدود گذاشتن بهمعنی محافظت از انرژی و احساس خود است؛ این کار نه یک دیوار است و نه بیرحمی، بلکه یک مهارت شفابخش است.
۴. رواندرمانی میتواند بسیار مفید باشد
حتی افراد HSP که با ویژگیشان کنار آمدهاند هم گاهی با «سرریز احساسات» روبهرو میشوند.
درمان به انسان کمک میکند که شرمزدگی، شک به خود، واکنش به انتقاد و هیجانات شدید را بهتر مدیریت کند.
جالب اینکه بسیاری از افراد HSP حتی خودشان درمانگر هستند، چون از فرآیند رشد شخصی بسیار لذت میبرند.
جمعبندی
بسیار حساس بودن نه اختلال است و نه ضعف؛ این یک ویژگی طبیعی است که میتواند منبع قدرت و بینش عمیق باشد.
افراد HSP احساسات را بسیار عمیقتر و محرکهای محیطی را با شدت بیشتری تجربه میکنند که اگر مدیریتنشده بماند، میتواند چالشساز شود.
با آگاهی، مراقبت از خود، تعیین حدود و گاهی کمک حرفهای، این حساسیت میتواند به برکت و توانمندی تبدیل شود.
نویسنده: آندره سولو
مترجم: مینو پرنیانی
