آیا شما فردی بسیار حساس هستید؟
پژوهشها نشان میدهند، 15 تا 20 درصد از مردم جهان این چنیناند، ازجملهِ خود من. من بهعنوان فردی بسیار حساس زمانیکه به درک درستی از HSP بودن رسیده و به شناخت بهتر و دقیقتری از آن دست پیدا کردم، زندگیام دگرگون شد. در ادامه تلاش میکنم تا شما را با موهبتها و چالشهای بسیارحساس بودن بیشتر آشنا کنم:
ویژگیهای آدمهای بسیار حساس:
- به سرعت ملتفتِ بو، سروصدا و نور زیاد میشوند و بهراحتی تحت تاثیر قرار میگیرند. ( افراد بسیار حساس اغلب تلویزیون روشن در پسزمینه را دوست ندارند و از افراد با عطرهای تند و قوی فراری هستند).
- بهآسانی احساسات دیگران را دریافت میکنند.
- در روزهای آشفته و پرکار کلافه میشوند.
- گفتگوهای عمیق و دونفره را به گفتگوهایی با جمعهای بزرگ و یا دربارهی موضوعات پیشپا افتاده ترجیح میدهند.
- کافئین، الکل، دارو، مواد مخدر، گیاهان دارویی بهشدت روی آنان تأثیر میگذارد.
- از خلوت خود لذت میبرند؛ در حقیقت آنها نیاز به زمانی برای خود دارند، فارغ از کار و شلوغی، خود را بازیابی کنند.
- از دید عمیق و زندگی درونی غنی برخوردارند.
- زمانیکه که کودک بودهاند، اغلب با برچسبِ «حساس» خطاب شدهاند.
- خلاقیت، هنر و موسیقی را میستایند.
- در مراکز خرید و سوپرمارکتها آشفته و برانگیخته میشوند.
- آدمهایی شهودی (دارای حس ششم) هستند و بهخوبی با دیگران همدلی میکنند.
آیا هیچکدام از این ویژگیها را در خود میبینید؟ خودآزمون HSP بودن را امتحان کنید و ببینید آیا بهطور کلی فردی بسیار حساس هستید یا نه؟
این نکته بسیار حایز اهمیت است که بدانید: بسیار حساس بودن، بیماری یا اختلال نیست، بلکه یک خصیصه است، ارزشی که با آن زاده شدیم. در واقع، این نامگذاری تنها روشی است برای توصیف نحوهی عملکرد عصبی است.
دستگاه عصبی کسانی که در گروه افراد بسیارحساس قرار میگیرند، از مردم عادی حساستر است و پردازش اطلاعات ژرفتر. این بدین معناست که ما در مقایسه با بیشتر مردم، دادههای بیشتری از پیرامونمان را دریافت و ادرک میکنیم.
چالشی که در راستای این دریافت بیشتر اطلاعات و پردازش عمیقتر با آن روبرو میشویم، این است که زودتر از «اندازه معمول» خسته و آشفته میشویم و حتی جوش میآوریم. بنابراین بیماریهای مرتبط با فرسودگی، تشویش، افسردگی و اعتمادبهنفس پایین، در میان HSP ها غیرمعمول نیست.
بخش خوب داستان این است که ما بیشتر اوقات بسیار خلاق، معنوی، قاطع و خردمند هستیم. ما چیزهایی را در این جهان به هم پیوند میدهیم که شاید افراد دیگر آن را نمیبینند و بنابراین در بسیاری از زمانها، راهنمای فکری دیگران میشویم یا برای گروه نوآور هستیم.
کسانی که پذیرای حساسیت خود هستند، آن را در آغوش گرفته بهخوبی تغذیه میکنند، خوشحالتر و تندرستتر هستند و کارهای شگفتانگیزی در جهانِ هستی انجام میدهند. دیگرانی که این ویژگی را باری بر دوش خود میبینند و هستی آن را انکار میکنند، بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند و شاید با خود بیاندیشند که چرا نمیتوانند با دیگر مردم زمین همراه شوند.
پاداشها و چالشهای این ویژگی از هم جدا نیست و در یک بسته قرار دارند. مهم است که این خصیصه را بهگرمی در آغوش بگیریم و آن را همانطور که هست، بهتمامی بپذیریم. بیاموزیم که خود را بپرورانیم و از خود حمایت کنیم تا در این جهان امکان رشد بیابیم.
فارغ از اینکه حساسیتمان در کودکی درک شده است یا نه ، میتوانیم خود بیاموزیم که ارزش آن را بدانیم و آن را پرورش دهیم.
یکی از راههای که برای توانمند کردن و تغذیهی روحی خود برگزیدهام، انجام تمرینات روزانهی یوگاست، تمرینی کوتاه میتواند دگرگونی بزرگی ایجاد کند. گاهی با خود میگویم شاید یوگا را افراد بسیار حساس رواج دادهاند، چراکه به دید من بهترین آرامش بخش برای دستگاه عصبی برانگیخته شده است.
نوشته : Dr Lauren Tober
برگردان : رضا فتوّت ، ویراستار: مریم طهماسبی