وجه مشخصههای بیش برانگیختگی
محرکات زیاد به سطوح بالای برانگیختگی منجر میشود و این برانگیختگی بیشینه باعث عدم آسایش و ارائه نامطلوب میشود. توانایی شناختی (که در عملکرد حافظه مؤثر است) کاهش مییابد، منجر به گیجی میشود و هنگام بیان افکار به هم ریخته، توان کلام درست را از دست خواهد داد. معمولاً فعالیت اعصاب سمپاتیک افزایش مییابد ضربان قلب بیشتر، کف دست عرق کرده، وضعیت به هم ریخته معده و از این قبیل.
بیش برانگیختگی میتواند بر روی اجرای آزمونهای تستی، صحبت کردن در مقابل جمع ( ورزش، اجرای موسیقی و غیره)، گفتگو با یک غریبه، اولین ملاقات، انجام همزمان چند کار، زیر نظر مافوق کار انجام دادن و شیوه ارتباط بیمار با شما، مخصوصاً در جلسات اول اثر بگذارد. بیمارانی که تحت محرکات زیاد قرار گرفته و یا بهسرعت بیش برانگیخته میشوند، بهاحتمال زیاد بسیار حساس هستند.
رفتارهای ناشی از بیش برانگیختگی
بیش برانگیختگی موقت را معمولاً به شکل عصبی بودن در اولین جلسه مشاوره میتوان دید، طوری که هر کسی میتواند متوجه آن شود. بیماران بسیار حساس احتمالا نمیتوانند در چشمانتان نگاه کنند ، بیاختیار گریه میکنند. با دستمال کاغذی خود بازی میکنند، یا آه میکشند ممکن است نتوانند متمرکز بمانند و یا سکوتهای طولانی داشته باشند شاید بگویند حرفی برای گفتن ندارند. ممکن است این رفتارها دلایل متفاوتی داشته باشند، اما سرنخهای خوبی برای ارزیابی بسیار حساس بودن یا نبودن یک بیمار هستند.
بیش برانگیختگی مزمن در تمامی رفتارهای با سرچشمه کورتیزول قابل مشاهده است : مشکلات خواب، از دست دادن اشتها، هشیاری زیاد و اضطراب. بعد از اینکه غدد کورتیزول وی ترشح کردند، خستگی عارض میشود، آن وقت خواب بیش از اندازه و احتمالا افزایش وزن و نشانگان افسردگی را شاهد خواهیم بود.
مشکلات بیش برانگیختگی
برانگیختگی بیش از حد و مزمن معمولاً باعث مشکلاتی میشود _احساس تحت فشار بودن، احساس گر گرفتگی، احساس درهم شکستگی، یا حس ناتوانی از کنترل اوضاع. این امر روی آرامش، سلامتی و مدیریت زمان در کار و خانواده تأثیری منفی دارد. معمولاً آدمهای بسیار حساس اجازه نمیدهند این مسائل روی انجام وظایف ایشان تأثیر منفی بگذارد _ به این دلیل برای درمان مراجعه میکنند چون فکر میکنند به آخر خط رسیدهاند.
معمولاً در هر ملاقاتی از جمله در دفتر مشاوره، چه آغاز و چه انتهای جلسه افزايش بیش برانگیختگی را شاهدیم.
آدم های بسیار حساس هر از گاهی دچار حملات هراس میشوند. گاهی این حملات هراس نتیجه تجربه کردن محرکات زیاد است و گاه دلیل دیگری هم دارد و آن اینکه بیمار فکر میکند که قادر به کنار آمدن با موضوع نیست.
یکی دیگر از تأثیرات رفتاری بیش برانگیخته شدن، اجتناب کردن است. حال میخواهد آگاهانه باشد یا غیرآگاهانه .هنگامی که بیماری مادرزاد نسبت به محرکات بیش برانگیخته میشود، در هر شرایط بحران زایی مثل سپردن به پرستار یا رفتن به مهد کودک یا دور بودن طولانی مدت از مادر یا طلاق والدین، این بیش برانگیختگی تشدید میشود. کودکان بسیار حساس در چنین شرایطی به اطمینان خاطر و احساس امنیت بیشتری نیاز دارند، و در خانوادههای از هم گسیخته بهندرت چنین مراقبتی را دریافت میکنند برای مثال کودک بسیار حساس ناایمن، سالها به خاطر پدر و مادر بیکفایت خود بیش برانگیخته میشده و اگر اتفاقات جدید پر تنش دیگری بروی وارد شود، در مقایسه با کودکان بسیار حساس ایمن، سطح بالاتری از کورتیزول را تجربه خواهند کرد.
نتیجه گیری : بیش برانگیختگی را میتوان به شکل زیر ردیابی کرد، عصبی بودن غیرعادی، شکایت از استرس، صحبت درباره “شکست” های متوالی، یا ابراز تأسف از تصمیمات غلطی که گرفته، گزارش از طرف مدرسه و یا دیگران درباره سکوت زیاده از حد یا اجتناب از موقعیتهای پرتحرک و همراهی با دیگر کودکان. معمولاً پیشینه تلخی از آسیب دیدگی ها دارند، مخصوصاً وقتی در موقعیت جدید قرار میگیرند.
برگرفته از کتاب روان درمانی و آدم بسیار حساس نوشته الین آرون
ترجمه مینو پرنیانی (در حال انتشار)