سازمان الکلی های بی نام و نشان ، معتقد است آن چه را نمی توان تغییر داد ، باید پذیرفت ، و آن چه را که می توان ، باید تغییر داد ، و بر کسب قوه تشخیص برای تمایز این دو تاکید دارند. اعضای آن به نیاز افرادی که در وضعیت عاطفی متزلزلی قرار داشته و قادر به تشخیص شفاف راه زندگی خود نیستند ، کمک می کند. فرد الکلی رفته رفته ، و هربار با یک قدم ، فردی انتخاب گر می شود . درمی یابد که کمک از طرف نیروی ماورایی و فراتر از من (ایگو Ego ) امکان پذیر بوده ، و می فهمد که می تواند شخصی باکفایت باشد و با دیگران احساس همدردی خواهد کرد.
سفر قهرمانی نیز راه فردیت یافتن است . قهرمان هنگام سفر در این مسیر می یابد ، گم می کند ، و آن چه را که برایش معنادار است ، دوباره کشف می کند ، تا وقتی که آن قدر مستحکم شود که تحت هر شرایطی و هر بحرانی ، ارزش خود را حفظ کند . ممکن است به دفعات در معرض نابودی قرار گیرد ، و حتی شرایطی فراهم شود که در معرض زوال خویشتن قرار گیرد….. خوشبختانه هربار که از این مسیر مارپیچی و رویارویی مجدد با مشکلات گذر می کنیم ، خودآگاهی بیشتری کسب کرده و این بار خردمندانه تر عمل خواهیم کرد ، و در نهایت به مرحله ای می رسیم که در کمال هماهنگی و مبتنی بر ارزش های خود ، از همان نقاط دشوار می گذریم اما دیگر پلیدی ها کمترین نفوذی بر ما نخواهند داشت.