وقتی صحبت از قهرمان میشود، ممکن است آرش کمانگیر، رستم دستان یا امثالهم را به ذهنمان متبادر سازد. اما آیا فقط ایشان قهرماناند؟
در کارگاهی که در باب نمادهای اسطورهای و روانشناسی زنان و مردان برگزار کردم، سؤال یکی از شرکتکنندگان این بود” من نمیدانم چه کسی قهرمان است و اصلاً سفر قهرمانی چیست؟ ”
دکتر شینودا بولن مشخصاً در دو کتاب “نمادهای اسطورهای و روانشناسی زنان” و “نمادهای اسطورهای و روانشناسی مردان” بارها به “سفر قهرمانی” اشارهکردهاند.
برای مثال اگر x فاقد نظم و آرامش باشد و به همین دلیل هر وقت چیزی را میخواهد باید چند ساعت یا روز دنبالش بگردد، اگر از کهنالگوهای آتنا و هستیا کمک بگیرد، آنگاه آرامش و نظم بیشتری خواهد داشت. منتها حرکت از حالت بی نظمی و هرج و مرج x تا رسیدن به مرحله نظم و آرامش برای x آسان نبوده و یک سفر قهرمانی محسوب میشود. یا اگر y زیر بار مشکلات زندگی دچار افسردگی عمیق شده و به قلمرو تاریک هادسی رفته است، میتواند با کمک هرمس که به وی امید میدهد، دوباره به زندگی عادی بازگردد. و البته که این سفری ست که فقط قهرمانان از پس آن برمی آیند.
ضمناً به مطلب جالبی در masterclass درباره انواع قهرمان در عرصه ادبیات برخوردم که ترجمه آن را در چند قسمت ارائه خواهم کرد. حال میتوانید ببینید آیا در این انواع میگنجید یا خیر. شاید هم روزی داستان زندگی خود را نوشتید.
شش نوع قهرمان در عرصه ادبیات:
۱. قهرمان از نوع عادی
این دسته از قهرمانان آدمهای عادی هستند که هیچ ویژگی شاخصی ندارند. معمولاً توسریخورهایی هستند که در موقعیتی خاص مجبور به عمل قهرمانانه میشوند. هنگامی که ویژگی شاخص قهرمانی وجود نداشته باشد، گونه قهرمان عادی معمولاً قطب نمای اخلاقی قوی دارد و اقداماتش کاملاً غیر خودخواهانه است. هابیت های جی آر تولکین از این نوعاند.
۲. قهرمان کلاسیک
در عرصه ادبیات، قهرمان کلاسیک، شخصیتی ست که صاحب ویژگی و استعدادی بزرگ است که او را از دیگر دوروبریهایش جدا میکند. این مهارت میتواند توانایی جنگیدن، یا ویژگی مثل شجاعت یا هوشمندی باشد. معمولاً و ظاهراً این قهرمان فردی عادی ست، تا اینکه قدرتهایش آشکار میشود. مثل هری پاتر که روزی متوجه میشود یک جادوگر است و قدرتهای جادویی دارد. در جنگ ستارگان نیز لوک اسکای واکر بالاخره متوجه قدرت ویژه خود میشود.
۳. قهرمان حماسی
نمونههای محبوب آن را در اسطورههای یونانی میتوان دید. قهرمانان حماسی ویژگیهای قهرمانی ملکوتی را کسب میکنند. این شخصیتها داستان تولد خاصی داشته و به دلیل ویژگیهای فرا انسانیشان، افسانهای به شمار میآیند. پیشینه این گونه قهرمانان بسیار کهن است. به گیلگمش در ۱۸۰۰ سال قبل باز میگردد. از دیگر انواع این قهرمانان میتوان به آشیل (از منظومه ایلیاد هومر)، اودیسه، شاه آرتور و قهرمانانی چون سوپرمن اشاره کرد.
۴. قهرمان تراژیک
کسی که قهرمان تراژیک است، زخمی کاری خورده، و یا در قضاوت خود مرتکب اشتباهی میشود که باعث سقوط وی میگردد. قهرمانان تراژیک در بینندهای که شاهد ارتکاب خطای قهرمان است، تولید ترس و یا ترحم میکند. شاید یکی از نامورترین این گونه قهرمانان اودیپ باشد. کسی که اشتباهش مایه غرورش شد. به همین دلیل ناخواسته کسی را میکشد که بعدها میفهمد پدرش بوده و با مادرش ازدواج میکند. در رومئو ژولیت اثر شکسپیر عیب بزرگ وی، عاطفه شدید و هیجان تکانشگرانه اوست که باعث مرگ خودش و ژولیت میشود. در ژولیوس سزار اثر دیگری از ویلیام شکسپیر، برتوس اغوا شده و سزار را میکشد. چون حس وظیفه شناسی افراطی در قبال وطن خود دارد.
۵. ضد قهرمان
ویژگیهای قهرمان را دارد. در واقع ویژگیهایی دارد که در خور آدمهای شریر و بدذات است. مثلاً صادق نیست، طماع است. کشمکش اصلی ضد قهرمان بر سر موفق شدن یا به عبارتی آشتی کردن با این ویژگیهای مشکوک است که به گوش شنونده آشناست. چون بر همان تعارضات انسانی اشاره میکند که میان درست و غلط وجود دارد و همگی آن را تجربه کردهایم.
در گتسبی بزرگ یک ضدقهرمان نمادین میبینیم که جی گتسبی است که از فقر شروع میکند و در گناهان سازمانیافته شرکت میکند. در جنگ ستارگان هان سولو یک خودسر متکبر و قاتل مغرور است که یکباره بر علاقهمندی شخصی خود در کمک به همدستش چیره میشود.
۶. قهرمان عاشق پیشه بایرونی
قهرمان عاشق پیشه بایرونی از آثار بایرون وام گرفته شده است. کسی ست که عاشق پیشه و پرشور و هیجان است. ظاهراً شاهزاده، ترشرو و غیرقابل نفوذ است ولی زیر این پوسته ظاهری زندگی درونی غنی دارد. این نوع قهرمان غالباً آسیب دیده و ملتهب است و با این اوصاف بیبروبرگرد بسیار اخلاقی و پرشور است. معمولاً باورها را زیر علامت سؤال میبرد. گفتمان مردم عادی برایش جالب نیست. از اجتماع کناره میگیرد. در رمان غرور و تعصب آقای دارسی یکی از قهرمانان بایرونی تبار است که تعصب پرشوری که به الیزابت دارد، او را به پیش میراند.
مترجم: مینو پرنیانی