شش کتاب تفکر انگیز همخوان با ‏HSP‏ ها

کتاب خواندن موقعیتی ست امن و در عین حال ماجراجویانه، بی آنکه احساس بیش برانگیختگی کنید.   بسیاری از خاطرات شیرین دوران کودکی من با کتاب گره خورده است. صبح‌های زمستانی را به خاطر می‌آورم …

کتاب خواندن موقعیتی ست امن و در عین حال ماجراجویانه، بی آنکه احساس بیش برانگیختگی کنید.

 

بسیاری از خاطرات شیرین دوران کودکی من با کتاب گره خورده است. صبح‌های زمستانی را به خاطر می‌آورم که با عجله از پله‌ها پایین می‌رفتم تا به سراغ کتابخانه‌مان بروم، کتابی بردارم و در تاریکی کتاب بخوانم. به اینکه دیگران در خواب بودند نیز اهمیتی نمی‌دادم. و غروب‌هایی را به خاطر می‌آورم که با مادرم به کتابخانه محل می‌رفتیم و من از قفسه‌های کتاب، کتابی برداشته و شروع می‌کردم به خواندن، و یادم هست که بیرون باران می‌بارید. یکی از خاطرات خوشی که دارم مجموعه کتاب‌های اسنوپی بود که به امانت گرفته بودم تا در تعطیلاتمان در شمال فرانسه بخوانمشان. ساعت‌ها می‌نشستم و دوروبرم را مجموعه‌ای از کتاب‌های اسنوپی خاک گرفته‌ای که بوی کهنگی می‌دادند، پر کرده بود. مطمئن هستم که آدم‌های بسیار حساس زیادی (hsp) خاطرات و عواطفی مشابه دارند. کتاب خواندن موقعیتی امن فراهم می‌کند که می‌توانید در آن بدون بیش برانگیختگی منفی، ماجراجویی کنید. فعالیتی که می‌توانید به روش خود انجامش دهید. بسیاری از Hsp ها از محرکات بیرونی آزار می‌بینند، و خواندن یک کتاب خوب در تنهایی می‌تواند بسیاری از این برانگیختگی‌ها را درمان کند.

بهترین کتاب‌ها، همان‌هایی هستند که می‌توانید با داستان و شخصیت‌های آن ارتباط برقرار کنید. احتمالاً دلتان قصه‌هایی را می‌خواهد که شبیه خودتان باشند. البته سلیقه آدم‌ها با هم فرق می‌کند ولی من اینجا شش کتاب معرفی می‌کنم که به نظرم با Hsp ها همخوانی‌هایی دارد.

 

۱. نوری که نمی‌توانیم ببینیم  اثر آنتونی دویر (به فارسی ترجمه شده)

رمانی ست درباره دو نوجوان در دوران جنگ جهانی دوم. این رمان خواننده را به سفری تفکر برانگیز می‌برد. به زندگی ماریه لایر که در فرانسه اشغال شده توسط نازی‌ها زندگی می‌کند و وارنر که عضوی از نازی‌ها در آلمان است می‌پردازد. دویر شخصیت پردازی عالی است. ماریه لایر که جوانی نابیناست را به خوبی توصیف می‌کند. دنیای این زن نابینای جوان را به گونه‌ای که خود روش شناخت از دنیای نابینایی را می‌شناسد، یعنی صدا، لمس و بویایی، توصیف کرده است. خواننده نیز شروع می‌کند به اینکه دنیا را چنین ببیند. اکتشاف شگفت انگیزی در دنیای حس‌های غیر دیداری است. آدم‌های بسیار حساس که حس‌هایی قوی دارند و محرکات بیرونی زیادی را پردازش می‌کنند (صدا، لمس، توجه به خلق و خوی دیگران) از این شیوه پرداختن به دنیای بیرونی خوششان می‌آید.

بخشی از کتاب: “با بستن چشمانت  نمی‌توانی از نابینایی درک درستی داشته باشی. ورای آسمان، و صورت‌ها و ساختمان‌ها، دنیایی خام‌تر و کهن‌تر هست.”

 

۲. مرگ و پنگوئن آث. آندره آ کورکف (این کتاب به فارسی ترجمه شده است)

کمدی تلخ سورآل در باب مواردی چون ایزوله شدن، تنهایی، مافیا و ارتباط انسان با حیوان خانگیش می‌پردازد. داستان  در دوران اکراین پساشوروی رخ داده و درباره زندگی یک نویسنده به نام ویکتور و حیوان خانگیش میشا که یک پنگوئن است می‌پردازد. ویکتور در روزنامه محلی آگهی‌های تسلیت را به روش سوگنامه می‌نویسد و تنها با میشا زندگی می‌کند. به هر حال نوشتن سوگنامه از آنچه که ویکتور فکرش را می‌کرد خطرناک‌تر می‌شود و ناگهان ویکتور می‌فهمد که زندگیش وابسته به میشاست. تنهایی و گرمی که در روابط ویکتور و میشا حکمفرماست، مرا که آدمی بسیار حساس هستم را تحت تأثیر قرار داد (Hsp ها معمولاً میانه خیلی خوبی با حیوانات دارند).

و اگر شما هم مانند من نویسنده باشید، از خواندن کشمکش‌های نویسنده استقبال می‌کنید.

بخشی از کتاب:” میشا هم تنهایی خودش را داشت و نتیجه این شده بود، یک تنهایی تکمیلی.”

 

۳. قدرت سکوت اتر سوزان کین (این کتاب به فارسی ترجمه شده است)

این کتاب پرفروش منتخب ساندی تایمز و نیویورک تایمز در بین درونگرایان محبوب است. همه Hsp ها درونگرا نیستند، اما اکثر Hsp ها ویژگی‌های مشترکی با درونگرایان دارند _ از سروصدا و شلوغی و ازدحام بیزارند و هر از چندگاهی به استراحت نیاز دارند. این کتاب غیرداستانی شنوندگان و فکورهای ساکت را تحسین می‌کند. کسانی که بهترین راندمان را در کار به تنهایی یا در گروه کوچک دارند. گرچه جامعه درونگرایان را آزار می‌دهد، اما به واقع این افراد قدرتمند و یگانه بوده و  برای جامعه به شدت مفید هستند. کتاب قدرت سکوت دنیا را از قدرتمندی خویشتن واقعی‌تان مطلع می‌سازد.

بخشی از کتاب: “راز زندگی در این نهفته که خود را در مسیر درست قرار دهید. برای برخی مسیر درست، برادوی است و برای برخی یک میز تحریر است…. همه می‌درخشند اگر در مسیر درستی قرار بگیرند.”

 

۴. خلوتکده  اتر ژان پل سارتر (این کتاب به فارسی ترجمه شده است)

در این نمایشنامه فرانسوی، سه غریبه می‌میرند و به جهنم می‌روند. در اتاقی به اتفاق محبوس می‌شوند. در هنگام انتظار با هم به گفتگو می‌نشینند و متوجه می‌شوند که واقعاً موفق نبوده‌اند و با یکدیگر توافق ندارند. شروع می‌کنند به رفتن روی اعصاب یکدیگر. به نظر می‌رسد راهی برای برون رفت از ماجرا ندارند. روشن می‌شود که جهنم موضوعی غیر از آن است که انتظارش را داشتند. اگر hsp باشید و فرصت چندانی برای فاصله گرفتن از دیگران نداشته باشید، این نمایشنامه تلخ حتماً جذبتان می‌کند.

گزیده‌ای از کتاب: “میتونی جلوی افکارت را بگیری؟ صدای افکارت را می‌شنوم، متل تیکتاک تیکتاک ساعت میمونه. مطمئن هستم تو هم صدای افکار منو می‌شنوی!”

 

۵. مدونا با  پالتو پوست اثر صباح الدین علی (به فارسی ترجمه شده است)

این رمان ترک، در سال ۱۹۴۳ به چاپ رسیده و اخیراً جزو پرفروش‌ها شده است. درباره مردی ست به نام ریف که آدمی حساس است، آنکارایی ست، علاقمند به هنر و عاشق کتابخوانی ست. پدر ریف توجهی به علایق ریف ندارد، او را به آلمان می‌فرستد تا برای خود کاری دست و پا کند. ریف در برلین وقت خود را با گشتن در خیابان‌ها و گالری‌ها سپری می‌کند و این چیزی نیست که پدرش از او خواسته باشد. روزی نقاشی از یک زن می‌بیند که او را در جا میخکوب می‌کند. به نظرش این همان زن رویاهای اوست. انگیزه زیادی برای یافتن زن دارد. داستانی بسیار لطیف است و خوانش hsp ها از هنر را نشان می‌دهد. Hsp ها اغلب تحت تأثیر هنر، زیبایی و عواطف نهفته در هنر قرار می‌گیرند.

گزیده‌ای از کتاب:” مطمئنم این صورت رنگ پریده، با موهای قهوه‌ای تیره، و چشم و آبروی مشکی را می‌شناسم. از زمانی که هفت ساله بودم و شروع کردم به خواندن کتاب، یا نه وقتی که پنج سالم بود و خیالپردازی می‌کردم.”

 

۶. جادوگرها اثر روال دال (این کتاب به فارسی ترجمه شده)

کتاب مورد علاقه دوران کودکیم که از قضا تابستان گذشته دوباره خواندمش و نمی‌توانستم زمین بگذارمش. داستان درباره پسری نوجوان است که با مادربزرگش زندگی می‌کند به خاطر داستان‌هایی که مادربزرگ نروژی او برایش تعریف می‌کند، به دنبال “جادوگرهای واقعی” و  هیولاها می‌رود، همان‌هایی که بچه‌ها را بدل به موش می‌کنند. با مادربزرگش در یک حباب زندگی می‌کند (همان طور که یک hsp از دنیای واقعی می‌گریزد). آن دو با هم دنیایی تلفیق شده از فولکلور و دنیای واقعی می‌سازند. رابطه‌ای عمیق و معنادار با هم دارند که hsp ها آن را خوب می‌شناسند. سبک نگارش آن بسیار جذاب است و لبخند برلب هایم می‌آورند. وقتی تحمل دنیای واقعی دشوار می‌شود، خواندن این کتاب فشار و بار را کاهش می‌دهد.

گزیده‌ای از کتاب: مامان بزرگ میگه، ” بچه‌ها هیچوقت نباید حمام کنند. عادت خطرناکیه.”

“موافقم مامان بزرگ”.

 

نویسنده: آلیسیا دیویس

مترجم: مینو پرنیانی