سبک دلبستگی تان کمک میکند تا بفهمید روابطتان چقدر سالم (و شاد) است. این گونه میتوانید خیلی چیزها را تغییر دهید.
وقتی به دنبال دلیل شادی آدمها میگردیم، بالاترین مرتبه به داشتن روابط سالم مرتبط است و برای آدم بسیار حساس کیفیت ارتباط حتی معنا و مفهوم جدیتری پیدا میکنند_ چون بیشتر تحت تأثیر آدمهای گرداگرد خود قرار میگیریم.
احساس «امنیت» قابل دسترس، پایداری و عواطف مسوولانه پایه و اساس روابط سالم است روانشناسان ارتباط سالم را در گرو داشتن سبک دلبستگی ایمن میشمارند پس اگر سبک دلبستگی خود را بشناسید، و اینکه از نوع ایمن هست یا نه در شادیتان به عنوان آدمی بسیار حساس نقش زیادی دارد.
سبک دلبستگی چیست؟
سبک دلبستگی به معنای در نظرگیری انتظاراتی است که از طرف مقابل دارید، و اینکه چگونه با آنان تعامل میکنید. سبک دلبستگی تان در دوران اولیه کودکی شکل گرفت و به همین دلایل با اطمینان بالایی میتوان پیش بینی کرد که ارتباطات با دیگران از نوع سالم خواهد بود یا نه.
براساس نظریه دلبستگی که جان بالبی روانشناس انگلیسی مبدع آن بود، چهار نوع سبک دلبستگی وجود دارد:
▪️ایمن. احساس امنیت کرده و نگران این نیستید که دیگری رهایتان کند .
▪️ مضطرب. در روابط خود احساس امنیت نمیکنید.
▪️اجتنابی با نگاه از بالا به پایین. هرچه دیگران بیشتر سعی میکنند به شما نزدیک شوند، شما بیشتر دوری میکنید.
▪️اجتنابی هراس آلوده. حرکت رو به عقب و جلو دارید. هم صمیمیت را میخواهید و هم فاصله را (هردو را در آن واحد).
چون هر رابطهای ممکن است به شکست منجر شود، تأثیر زیادی بر سبک دلبستگی تان خواهد داشت.
رفتارگرایان آغازین بر این باور بودند که مادام که نیازهای اولیه کودک مثلاً غذاخوردن برآورده شود، نیاز به ارتباط و دلبستگی برآورده میشود، اما پژوهشهای بعدی که توسط ماری آینورث روانشناس رشد انجام شد، نشان داد که مراقب و پاسخگو بودن مادر حتی از تغذیه نیز مهمتر است.
چگونگی تأثیرگذاری سبک دلبستگی در دوران کودکی بر HSP ها
کودکان بسیار حساس (HSCs) در مقایسه با کودکان غیرحساس در قبال محیط گرداگرد خود حساسترند، چون سیستم عصبی خودمختار فعالتری دارند، میفهمند که آیا ایمن هستند یا خیر. یعنی HSC ها از اینکه مراقبینشان از نظر عاطفی چگونهاند به دلیل هشیاری شأن باخبرند (از اینکه کودکان را نادیده بگیرند، یا بدرفتاری کنند، اینکه والدین سلامت روان داشته باشند یا نه و آیا مواد مصرف میکنند) همه را متوجه میشوند. به همین دلیل کودکان رفتار خود را تغییر میدهند تا بلکه رابطه شأن با والدینشان بهتر شود. یعنی دلبستگی ایمن ندارند. سبک دلبستگی در بزرگسالی ایشان نیز مبتنی بر همین سبک دلبستگی دوران کودکی ست. دکتر الین آرون در کتاب خود «عشق و آدم بسیار حساس، فهم و مدیریت ارتباط وقتی دنیا درهم میشکندتان» به این موضوع اشاره میکند که الزاماً همه بسیار حساسها سبک دلبستگی ناایمن ندارند، بلکه ایمن بودن یا نبودن سبک دلبستگی در آدمهای بسیار حساس و غیرحساس مشابه یکدیگر است ولی اگر کودکی حساس در کودکی با والدینی نابسنده بزرگ شود، به احتمال زیاد سبک زندگی مضطربی خواهند داشت.
آنچه آدم بسیار حساس دارای سبک دلبستگی مضطرب باید بداند
چون سیم کشی HSP ها بر مدار همدلی است، بیشتر بر مدار عواطف قرار دارند. در نتیجه در نظرگیری حدومرز برایشان دشوارتر است. چون میترسند به دیگرانی که با ایشان ارتباط دارند، آسیب برسانند. و هنگامی که یک آدم بسیار حساس در زندگی خود برای ابراز نیازهایش احساس امنیت نمیکند، احساس عدم امنیت بیشتری را تجربه خواهد کرد و احتمال بر سر کار بودن سبک دلبستگی اجتنابی و اضطراب آلوده را بیشتر میکند. اینکه کدام سبک دلبستگی بیشتر برای کسی برجسته شود، دقیقاً به این بستگی دارد که در گذشته از حمایت برخوردار بوده یا نه.
در رابطهای که از هم گسسته است چه کاری از دستشان برمی آید؟ کناره بگیرند یا بسیار مراقب و محتاط باشند؟
وقتی کسی سبک دلبستگی ناایمن دارد، احتمال اینکه جذب کسانی شود که آنان نیز سبک دلبستگی ناایمن دارند، بخصوص آدمهای سمی بیشتر میشود. HSP هایی که سبک دلبستگی ناایمن و متزلزل دارند، بیشتر در معرض آسیب قرار دارند. چون به احساسات دیگران بیش و پیش از خود فکر میکنند. وابستگی اگر متقابل باشد ریسک خطر را کاهش میدهد، چون همچنان که از احساسات خود باخبرند، اما احساسات دیگری را در الویت قرار میدهند.
هنگامی که متوجه نوع سبک دلبستگی خود شدید، میتوانید تغییرش دهید. جسیکا بام در کتاب خود «وابسته مضطرب: در عشق و زندگی ایمنتر شوید» از توان بی نظیر مغز ما برای تغییر سیم کشی خود به نفع ارتباط ایمن با دیگران سخت میگوید. ویژگی بسیار حساس بودن امری ژنتیکی است اما سبک دلبستگی چنین نیست، سبک دلبستگی ما مستقیماً به تجاربی که در ارتباطات پیشین خود داشته این، چه در سالهای اول زندگی و چه در سالهای بزرگسالی وابسته است. کیفیت ارتباطی که برقرار میکند، تاثیری شگرف بر سبک دلبستگی فعلی و آتی او میگذارد
پژوهشگر توماس بویس نویسنده کتاب «بچههای ارکیده یا قاصدک: چرا کودکان حساس در زندگی خود چالش دارند» به تاثیرات مثبت و منفی محیط بر کودکان میپردازد. او مشخص میکند که گرچه تجارب منفی تاثیری جدی بر HSP ها دارد، اما تجارب مثبت نیز به همین اندازه موثرند. اغلب آدمهای بسیار حساس انرژی محیط و آدمهای گرداگرد خود را مانند «اسفنج» به خود میگیرند. معنایش این است که HSP ها از قدرت زیادی برخوردارند. پس میتوانند انتخاب کنند که با کسانی وقت خود را سپری کنند که دلبستگی ایمن دارند
اقتدار HSP ها برای ترمیم سبک دلبستگی
پژوهشهایی که در زمینه مادری کردن انجام شده نشان میدهد که حتی اگر نیمی از تعاملات میان مادر و کودک ناامن باشد، باز درصورتی که همدل و یکسو باشند واقعاً کارآمد است و برای HSP هایی که بسیار هشیارند این امکان وجود دارد که ارتباط خود را ترمیم کنند، اگر که آنقدر احساس امنیت بکنند که عواطف خود را برای یکدیگر آشکارا بازگو کنند. HSP ها قادرند با این اقدامات در یک راستا قرار بگیرند.
▪️ از همان آغاز بروز واکنشهایشان هشیار باشند.
▪️ واکنشهای خود را توام با همدلی ابراز کنند. هرچه بیشتر عواطف خود را در میان بگذارند، ارتباطشان ایمنتر میشود.
▪️اگر لازم بود درخواستها و یا مرزهایشان را مطرح کنند.
▪️ اگر حدومرزها و یا خواهشهایشان محترم شمرده نشد، میتوانند به ناسالم بودن ارتباط پی ببرند.
وقتی پای روابط در میان باشد، آدمهای حساس از توان و مهارت خوبی برای دلبسته شدن برخوردارند. درست به همان اندازه که در گذاشتن اشیا در موقعیت مکانی درست ماهرند، مخصوصاً وقتی که شهود و سیستم عصبی خود را به کار میگیرند.
HSP ها وقتی از سبک دلبستگی خود باخبر میشوند، و به نیازهایی که دارند بها میدهند، ارتباط خود را ارتقا میبخشند. میتوانند درونا به خود احساس امنیت ببخشند، هرچقدر بیشتر احساس امنیت درونی کنند، بیشتر برای خاتمه دادن به ارتباط ناسالم شهامت خواهند داشت.
نویسنده: آملیا کلی
مترجم:مینو پرنیانی