آموزش در نظرگیری حدومرز به فرزندتان امری حیاتی ست. به این ترتیب از کودکانی وابسته به بزرگسالی مستقل بدل میشوند.
آیا در خانوادهای بزرگ شدید که آدمهایش حدومرزهای شخصی سالمی داشتند؟
اکثر ما به واسطه خانوادههایمان یا حدومرز نداریم یا حدومرزهای ضعیفی داریم. دلیلش هم پویایی خانوادههای امروزی است. اگر هرگز یاد نگرفتید که حدومرز شخصی داشته باشید، آموزش به فرزندانتان برای داشتن حدومرز چالش برانگیز است، مخصوصاً اگر بسیار حساس باشید. نمیتوانید آنچه را که شخصاً بلد نیستید به دیگران آموزش دهید.
دکتر الین آرون در کتاب آدم بسیار حساس میگوید، «هدفتان را در نظرگیری حدومرز خوب قرار دهید. این کار حق شما و مسوولیت شماست، و مهمترین منشاء شکوه و جلال شما در همین امر است.»
همه ما آسیب دیدگیهای حل نشدهای داریم. واکنشهای رفتاری و مکانیزم های کنارآمدنی را یاد گرفتهایم که کارآمد نیستند. بسیاری از ما اصلاً نمیدانیم این موارد چه تاثیراتی روی ما میگذارند، تا اینکه خودمان هم شبیه به والدین خود میشویم. وقتی روزی میرسد که با تکلیف دشوار کمک به کودک در نامگذاری بر عواطفشان و تنظیم عواطف و فهم حدومرزها مواجه میشویم، آنوقت است که میفهمیم حدومرزهایمان درست تعریف نشدهاند. وقتی مشغول بزرگ کردن کودک بسیار حساس خود بودم، فکر میکردم اشکالی ندارد که حدومرزی نداشته باشد، چون خودم هم همینطور بزرگ شده بودم و بچه خوبی بودم و درسم هم خوب بود. اما دخترک بسیار حساسم به دلیل نبودن حدومرز دچار اضطراب شد. نمیدانست چه انتظاراتی از او دارم. در نظرگیری حدومرزهای شفاف کمک میکند تا کودک بسیار حساس برداشت خوبی درباره خودش داشته باشد. وقتی کودکی نداند که چه انتظاراتی از او میرود، ممکن است احساس اضطراب و عدم اطمینان کند. در نظرگیری حدومرزهای روشن به کودک کمک میکند تا حس خوبی پیدا کند. در نظرگیری حدومرز و قوانین، بخشی لازم و مهم از والدینی مؤثر بودن است. اگر محیط زندگیتان قابل پیشبینی، پایدار و روشن باشد، با کودک بسیار حساستان رابطهای قویتر خواهید داشت.
اگر وقتی داشتید بزرگ میشدید، حدومرزهای سالمی نداشتید، احتمالاً وقتی کسی چیزی از شما میخواهد، “نه” گفتن برایتان ساده نیست، و درخواست کردن هم برایتان بسیار دشوار خواهد بود. این موضوع بخصوص برای آدمهای بسیار حساس به مراتب دشوارتر است، چون ما دلمان نمیخواهد که به عواطف دیگران آسیب برسانیم. به عنوان والدین، وقتی میخواهیم اوضاع و احوال را مرتب کنیم، حدومرزها را میشکنیم. باور کنید میفهمم که وقتی دست و پا زدن کودکانمان را در زندگی میبینیم، رنج میکشیم. ما دوستشان داریم و برایشان احساس مسوولیت میکنیم، پس طبیعی است که بخواهیم اوضاع را سروسامان دهیم و شرایط را بهتر کنیم. مخصوصاً وقتی دختر بسیار حساسم کم سن و سال بود، این اتفاق بیشتر رخ میداد. دلم نمیخواست مشکلاتی که خودم تجربه کرده بودم را او هم تجربه کند. به جای اینکه به او فرصت دهم تا خودش شخصاً چالشهایش را حل کند، وسط میپریدم.
حدومرزها در ایجاد حس خودارزشمندی و خوددوستداری اهمیت دارند.
در سال ۲۰۱۴ تلاش کردم خوددوستداری را بیاموزم. اهمیت حدومرز در ایجاد حس خودارزشمندی و خوددوستداری را آموختم. به عنوان آدمی بسیار حساس وقتی یاد گرفتم حدومرز در نظر بگیرم، احساس ناراحتی بیشتری کردم. بیشتر هویت من مبتنی بر دوست داشته شدن بود، پس وقتی که حدومرز در نظر گرفته، باعث میشدم دیگری را از خودم ناراحت کنم، که برایم کار آسانی نبود. وقتی به عقب برمی گردم، میبینم این امر نشات گرفته از خوددوستداری کم و خودارزشمندی اندک من بود. چیزی از اهمیت حدومرزها نمیدانستم. در خانواده این موضوع را مورد گفتگو و بررسی قرار دادیم و تصمیم گرفتیم تا در زندگی خود اجرایش کنیم. این کار باعث شد کمتر در صدد خشنود کردن دیگران از خود برآیم، و تصمیم گرفتیم خانوادگی روی نیازهای شخصی خود متمرکز باشیم. یکی از راههای فهم حدومرز، یافتن حدو اندازه قابل قبول است. شما نمیتوانید رفتار دیگران را کنترل کنید، اما میتوانید حدو اندازه نگه دارید. انجام این کار در روابط ایجاد حس امنیت میکند. باعث میشود هرکس جایگاه خود را بداند و احساس امنیت کند. خوب است که هم برای خودتان حد و مرز نگه دارید و هم برای بچهها. فرزند پروری خوب شامل حدومرز هم میشود. کودکانی که بدانند عواقب رفتارشان چه خواهد بود، انتخابهای درستتری خواهند کرد.
پنج راه آموزش حدومرز به کودکان
۱. تجارب گذشته خود در رابطه با حدومرزهایتان را شفا دهید.
اینکه ما چه احساسی به عنوان والدین داریم، در نوع رفتار ما با کودکانمان مشخص است. هرچه بیشتر خود را دوست داشته باشیم، در نظرگیری حدومرز برایمان سادهتر است. چون احساس ارزشمندی میکنیم و از این کار احساس گناه کمتری میکنیم، چون می دانیم این کار برایمان خوب است.
وقتی از نظر عاطفی پاهایمان روی زمین است و تعادل داریم، داشتن آرامش و رفتار آرام در هرموقعیتی برایمان آسانتر است. هرچه بیشتر با عواطف خود در ارتباط باشیم، با احتمال زیادتری شفاف و صادق خواهیم بود.
۲. برای کودکتان الگو باشید
مهمترین عامل در با آوری کودکان، الگوی مناسب بودن است. در رابطه با در نظرگیری حدومرز نیز این موضوع صادق است. در به چالش کشیدن عواطفی چون خشم، ترس، و در هم شکستگی، هنگامی میتوانید الگوهای خوبی باشید که حدو مرز داشته باشید. به جای سرکوب عواطفتان رویشان نام بگذارید. به این ترتیب به کودکانتان یاد میدهید که این کار مهم است.
🔹” نه متشکرم” را تمرین کنید. همین.
بسیاری از hsp ها آدمهایی باب طبع دیگران بار میآیند، در نتیجه لازم است نه گفتن بدون هیچگونه توضیحی را یاد بگیریم.
🔹 درخواست فرصتی برای تنهایی کنید. سپری کردن اوقاتی به تنهایی کاری سالم است، و به شناخت و دسته بندی مشکلاتتان کمک میکند (برای هر hsp امری ضروری است!)
🔹 ناراحتیهای خود را عنوان کنید. اگر کسی از حدومرز رد شد با گفتن عباراتی چون «لطفاً این کار را نکن، باعث ناراحتی من میشود.» بگذارید متوجه شوند، یا «وقتی از عباراتی این چنینی استفاده میکنی، یا تن صدایت این مدلی میشود، یا مرا اینگونه لمس میکنی، خوشم نمیآید یا …»
به عنوان آدم بسیار حساس، با عواطف دیگران در ارتباط هستیم، حتی فقط از روی زبان بدنی ایشان. حواستان باشد که ممکن است دیگران، هشیاری hsp وار نداشته باشند، پس در میان نهادن ناراحتیتان برای شفاف سازی حدومرزها لازم است.
۳. ثابت قدم باشید، و از استقلال دیگران حمایت کنید.
به عنوان والدین معمولاً کاری را انجام میدهیم که به نظرمان برایشان بهترین است. متأسفانه انجام آن احتمالاً با شکستن مرزهای دیگران یا شهوت نیازهای خودتان مرتبط میشود. به جای اینکه هرچه از دستمان برمی آید را برای بچههایشان انجام دهیم، لازم است از استقلال ایشان حمایت کنیم. در غیر اینصورت نمیتوانند راه خود را در دنیا پیدا کنند. وقتی به کودکتان اجازه میدهید تا شخصاً کارها را انجام دهند، احساس مسوولیت کردن را یاد میگیرند. شل کن سفت کن نبوده و از موضوع ساده نگذارید. هم در آنچه انتظار دارید و هم در آنچه برایتان قابل تحمل نیست، شفاف باشید.
4. دورنمایی در نظر بگیرید
اگر شخصاً خودتان و یا فرزندتان عواطف عمیقی را در حال حاضر تجربه میکنید، بدانید به آخر دنیا نرسیده آید. فردا هم روز دیگری ست. گاهی با اینکه می دانیم لازم است به خاطر منافع فرزندمان هم که شده، حدومرزی در نظر بگیریم، با این حال برایمان دشوار است. شاید چون زود خسته میشویم. زود خسته شدن برای ما hsp ها سادهتر از دیگران است. هیچ کس بی عیب و نقص نیست. به جای اینکه خود را سرزنش کنید، میتوانید از اشتباهات خود بیاموزید و حدومرزهایتان را مورد وارسی قرار داده و اگر به تغییر احتیاج دارند، این کار را انجام دهید. ضمناً انتظار نداشته باشید که کودک فوراً آن را یاد بگیرد. شاید کودکتان به چند یادآوری دوستانه نیاز داشته باشد. شاید به تمرین و تکرار نیاز دارد. از منضبط کردن فرزندتان هراسان نباشید یا نترسید که مبادا افسرده یا خشمگین شوند. این هم بخشی از ماجراست. در درازمدت کودک حساستان از حدومرزهایی که در نظر میگیرید منتفع خواهد شد و سالم و شاداب خواهد بود.
۵.. تقاضای کمک کنید (این کار برای بسیار حساسها ساده نیست.)
تقاضای کمک نشانه ضعف نیست، بلکه برعکس شهامت میخواهد. از پرستار بچه، کسی که در کارهای خانه کمکتان کند، مشاور و والدینتان کمک بگیرید. در طبیعت با همسرتان قدم بزنید، بنویسید، با دیگران صحبت کنید.
نویسنده: هدر ناردی
مترجم: مینو پرنیانی