وجود حتی یک آدم بسیار ناسازگار کافی است تا زندگی آدم بسیار حساس نابود شود . حال ببینیم چه میتوانیم بکنیم .
یکی از نقاط قوت زیادی که ما آدمهای بسیار حساس (HSP) داریم، توان همدلی زیاد و حس کردن عواطف خوب یا ید دیگران است. «همدلی منفی» یا درک و/یا مشارکت در عواطف منفی دیگران در آدمهای بسیار حساس زیاد است. این موضوع میتواند دردسرساز باشد. مخصوصاً وقتی که در ارتباط با «آدمی بسیار ناسازگار» قرار میگیریم که عواطفی منفی داشته و وسواس گونه به دنبال نزاع هستند. آدمهای بسیار ناسازگار با تمامی کسانی که گرداگردشان هستند، بدرفتاری میکنند، اما به خصوص رنج زیادی را به HSP ها تحمیل میکنند.
به عنوان درمانگری که با HSP ها کار میکند، غالباً شاهد تأثیر همدلی منفی هستم . بسیاری از HSP ها که با آدمی ناسازگار ارتباط دارند یا همکارند یا اوقاتی را با ایشان سپری میکنند، اظهار میکنند که پس از گذراندن اوقاتی با اشخاصی که از نظر عاطفی و رفتاری ناسازگار هستند، شخصاً از تعادل و توازن خارج میشوند و وقتی هم که کار به مرحله بحرانی میرسد، حضور آدم ناسازگار در زندگی ایشان باعث میشود که بسیار محتاط و دست به عصا شده، ترومازده میشوند و ترسو میشوند .
پس HSP ها با آدمهای ناسازگار چگونه برخورد کنند؟ اینجا چند راه حل ارائه میشود.
آدم بسیار ناسازگار چگونه آدمی است؟
آدم بسیار ناسازگار کسی است که رفتارش، همیشه تعارض و نزاع را به درازا کشانده و آن را تشدید میکند. آدمهای بسیار ناسازگار از راه حلهای بالقوه اجتناب کرده، و تنش و فشار را بر اطرافیان خود افزایش داده و از پذیرش خطاهای خود اجتناب میکنند. چون تعارض و تناقض بخشی طبیعی از روابط میان فردی ایشان است.
تشخیص اینکه کسی واقعاً «بسیار ناسازگار» هست یا نه دشوار است، اما میتوان این موضوع را مشخصتر کرد که او بیش از «حد معمول» ناسازگاری به خرج میدهد. در واقع نویسنده این سطور و راهنمای حل تعارض تامی لنسکی با ناسازگار خواندن دیگران خیلی موافق نیستیم. چون بسیاری از مواقع برچسبی نادرست است. مثلاً ممکن است به کسی که جرات ورزی کرده و با آنچه نادرست است مخالفت میکند هم برچسب ناسازگاری زده شود، در حالی که رفتار او درست است. یا به این دلیل که شخصیت عاطفی قوی دارند و قدرت مخالفت با دیگران را دارند، این برچسب زده شود. چنین مواردی دلیل بر بسیار ناسازگار بودن آن شخص نیست.
اما بیل ادی درمانگر و مؤسس انجمن بسیار ناسازگارها در کالیفرنیا چهار ویژگی را در آدمهای بسیار ناسازگار مشخص کرده است.
- سرزنش کردن دیگران
- طرز تفکر سیاه و سفید (همه یا هیچ)
- عواطف شدید مدیریت نشده
- رفتار افراطی و هراس افکنی
از نظر ادی حدوداً ده درصد از جمعیت اشخاص بسیار ناسازگار هستند. و پنجاه درصد از اشخاص بسیار ناسازگار به نوعی اختلال شخصیت (از نوع خودشیفتگی یا شخصیت ضد اجتماعی) دارند، و به نظر ادی پنجاه درصد از این اشخاص این گونه نیستند. بسیار ناسازگار بودن الزاماً هم معنی با اختلال شخصیت نیست و تفاوت معناداری میان این دو وجود دارد . برای مثال، آدمی که خودشیفته باشد و دچار حس خودبرتربینی است، طرف مقابل خود را تحقیر میکند تا خود را بزرگ دارد، اما روشهای وی همواره ناسازگارانه نیست. بلکه ممکن است پرخاشگری انفعالی داشته، و گاهی رفتارهایی مثل دیوار سنگی شدن داشته باشد (خواهان برقراری ارتباط نبوده، یا دیگری را نادیده میگیرد، یا موضوعی مهم را نادیده میگیرد )، که الزاماً رفتارهایی از سر ناسازگاری نیست. برای اینکه فردی بسیار ناسازگار به نظر برسد، وجه مشخصهای هست و آن اینکه عمداً یا غیرعمد تنش را به هر شکل و شیوهای افزایش میدهد و این کار را با دروغگویی، غرزدن، کلک زدن یا آسیب رسانی جسمانی انجام میدهد .
آیا آدمهای بسیار ناسازگار جذب آدمهای بسیار حساس میشوند؟
هر نزاعی دو سر دارد. حتماً باید آن سر طیف کسی باشد که شنونده باشد. HSP ها شنوندههایی بسیار خوب و خوش سخنی هستند و غالباً جذب گفتگوهای عمیق و معنادار میشوند. این شیوه از ارتباط برای آدمهای بسیار ناسازگار بسیار جذاب است، چون وقتی کسی برای موضوعی اهمیت بیشتری قائل میشود، شخص بسیار ناسازگار هم بهتر میتواند آسیب برساند. آدم بسیار ناسازگار از ناراحت کردن دیگران به نوعی دچار شور و شعف میشود. نه به این دلیل که دنبال تعارض و نزاع هستند، بلکه به این دلیل که به چنین شرایطی خو کردهاند، و هرچه فردی حساستر باشد، بیشتر مورد آماج آدمهای بسیار ناسازگار قرار میگیرند.
عمق پردازش یکی دیگر از ویژگیهای آدمهای بسیار حساس است که آدمهای ناسازگار را به سمت خود جذب میکند. عمق پردازش به این معناست که آدمهای بسیار حساس درباره اطلاعاتی که از محیط خود کسب میکنند، عمیقاً پردازش میکنند. این موضوع شامل تفکر دربارهٔ آدمهای گرداگردشان هم میشود و نتیجه این میشود که آهستهتر تصمیم میگیرند.
گاهی صرف زمان بیشتر جهت اتخاذ واکنش متفکرانه باعث میشود احساس کنند که نمیتوانند در شرایط بحرانی راه خود را بیابند و یا ندانند که اصلاً چه بگویند. مگر اینکه از فرصت کافی برخوردار باشند. در عوض آدمهای بسیار ناسازگار از توان بالایی برای حاضرجوابی یا تصمیم گیری سریع برخوردارند، میان حرف میپرند، تهمت میزنند، تهدید کرده، و از عبارات سیاه و یا سفید استفاده میکنند تا حرف خود را به کرسی بنشانند.
به عبارت دیگر امکان برد برای آدم بسیار ناسازگار، وقتی که طرف نزاع آدمی بسیار حساس باشد به مراتب بیشتر میشود. پس آیا میتوان نتیجه گرفت که آدمهای بسیار ناسازگار فعالانه به دنبال HSP ها هستند؟ نه الزاماً . اما میتواند این معنا را داشته باشد که بسیار حساسها آماج راحتی هستند یا همان کسانی هستند که آدمهای بسیار ناسازگار بیشترین برد را در نزاع با ایشان دارند . حداقل در آغاز و اغلب باعث کش آمدن نزاع میشوند. و همین موضوع بر HSP ها تأثیر جدیتری میگذارد تا بر غیر HSP ها .
چرا HSP ها باید از خود محافظت کنند؟
وقتی آدم بسیار حساس کارش به جایی میرسد که بر مدار آدم بسیار ناسازگار میچرخد، همدلی افراطی (منفی)HSP میتواند آن چنان زیاد شود که از نظر جسمی بیمار شود، و از نظر عاطفی انگار دچار سیل شده باشند و نشانگان حملات پانیک، چون تنش عضلانی، شکم درد و بالا نیامدن نفس شوند. در واقع به طور کلی نزاع آدمهای HSP را به شدت آزار میدهد . علاوه بر نشانگان جسمانی شایع، الگوهای فکری نادرستی شکل میگیرد. مثلاً:
- گفتگوی درونی افزایش مییابد.
- احساس میکنند که درگیر اشخاص یا موقعیتهای انتقادی شدهاند.
- دچار خود_تردیدی میشوند.
- بدبین میشوند.
همه اینها میتواند باعث شود که آدمهای بسیار ناسازگار که مکرراً HSP ها را به دام میاندازند، سلامتی، شادابی و حتی خودانگاره آدم بسیار حساس را درگیر میکند آنوقت احتمال اینکه آدم بسیار حساس به خاطر نزاعی که رخ داده درگیر خودسرزنشگزی شود یا اینکه زیربار تعهداتی ناسالم و غیرمنصفانه برود بیشتر میشود. اگر آدمی بسیار حساس هستید و با فردی بسیار ناسازگار سروکار دارید، بهتر آن است که از ایشان دور شده و خود را خلاص کنید .
چگونه از شر آدم بسیار ناسازگار خلاص شوید؟
چون HSP ها انرژی دیگران را جذب میکنند، خوب است که چه از نظر جسمی و چه روانی از آدمهای بسیار ناسازگار فاصله بگیرید واکنش تند نشان دادن به آدم بسیار ناسازگار دلیل بر این نیست که آدم بسیار حساس «به قدر کافی قوی» نیست، بلکه به این معناست که بسیار زیرک است و میتواند متوجه ذات آدم بسیار ناسازگار شود حتی قبل از اینکه دیگران متوجه بسیار ناسازگار بودن وی شوند.
در صورت امکان، بهترین کار این است که پیوندتان را با آدم بسیار ناسازگار بگسلید. بهتر است رابطهای دوستانه، عاشقانه حتی کاری را خاتمه دهید و حتی دنبال کاری جدید باشید و آدم بسیار ناسازگار را از زندگی خود حذف کنید (به خاطر داشته باشید که آدمهای بسیار ناسازگار از الگوی فکری و رفتاری خود آگاه نیستند و نزاع و تعارض به وجود آمده را از چشم دیگری میبینند. دیدگاههایی مثل عذرخواهی، متعهد شدن و گفتگو که میتوانند باعث خاتمه نزاع شوند، هیچ وقت در رابطه با آدمهای بسیار ناسازگار کارگر نمیافتند. بلکه آدم ناسازگار را بیشتر تشویق و تهییج میکنند .
البته گاهی قطع پیوند ممکن نیست، ناچاریم حدومرزهایی سالم در نظر بگیریم. حدومرزهایی که با آدم بسیار ناسازگار در نظر میگیرید، با حدومرزی که با آدمهای سالم دیگر در نظر میگیرید فرق دارد . برخی اقدامات ضروری که میتوانید در نظر بگیرید، از این قرارند:
- از نزاعهای دورهای که آدم بسیار ناسازگار شروع میکند، اجتناب کنید . اینکه بی ادب به نظر برسید مهم نیست. یا حتی اگر نزاع حل نشود، فقط بگویید که حاضر به شرکت در این نزاع نیستید و تمام.
- چه از نظر فیزیکی و چه فضای کلی از وی فاصله بگیرید. موضوع فقط جنبه نمادین ندارد اگر دوروبرتان نباشند بعید است که آماج ایشان شوید.
- درک کنید که هدفشان حل مسأله یا درک نقطه نظر شما نیست . آدمهای بسیار ناسازگار فاقد خودآگاهی هستند. پس بهتر است که افکار و احساساتتان را با کسانی در میان بگذارید که شنونده هستند.
- تعاملات آتی را قطع کرده و یا تماس خود را محدود کنید. وقتی در رابطه با آدمهای ناسازگار قرار میگیرید که مدام در زندگیتان حضور دارند (مثلاً والدینتان یا فرزندتان یا همکارتان هستند که نمیتوانید خیلی راحت با وی قطع ارتباط کنید) شاید قطع تمامی بندها و پیوندها ساده نباشد، ولی میتوانید ارتباطتان را محدود به برخی عناوین خاص کنید، میتوانید ایمیل خود را فیلتر کنید، ایشان را بلاک کرده یا پیام ایشان را بی صدا کنید، یا صراحتاً به ایشان بگویید که فقط درباره مسائل و شرایط خاص با ایشان تماس خواهید داشت. یا به همکاران بگویید که فقط در صورتی حاضر به گفتمان هستید که موضوع کار در میان باشد، و وقتی که موضوع صحبت را به سمت عناوین دیگر کشاندند ، جسارت بورزید.
- برای پیامهای نوشتاری از BIFF استفاده کنید. روش BIFF یعنی خلاصه، مشخص، دوستانه و قاطع است. یعنی اگر خواستید ایمیل بزنید، یا پیامی بدهید، ویژگیهای فوق را داشته باشد. خلاصه گفتن برای آدمهای بسیار حساس دشوار است، ولی به حقایق بیاویزید، واقعیاتی که مرتبط است، و کمترین سطح از ارتباط. یک نمونه مثال خوب چنین است: «متوجه نگرانی که درباره ترتیب دادن گردهمایی دارید هستم. اما همان طور که قبلاً هم گفتم، نمیتوان تاریخ این گردهماییها را تغییر داد . حتماً متوجه محدودیت زمانی ما در این کار گروهی هستید: وظایف تقسیم شده و موعد آنچه به شما مرتبط است، جمعه است. روز خوبی داشته باشید.»
- برای ارتباطات کلامی از روش EAR استفاده کنید. در تعاملات میان فردی که دشوارتر است، با استفاده از عبارات EAR که یعنی عباراتی همراه با مهربانی، توجه و احترام است اغلب باعث میشود تا آدم بسیار ناسازگار از شدت بخشیدن به نزاع اجتناب کند. میتوانید از یکی از این عبارات کوتاه درست در آغاز گفتگو استفاده کنید و بعد روی حقایق موجود متمرکز شوید. مثلاً، «درک میکنم که برایت مهم است که موضوع X نادیده گرفته نشود» (همدلی)، «متوجه شدهام که خیلی تلاش میکنی تا دربارهٔ Y مطمئن شوی.» (توجه). «واقعاً ستایش برانگیز است که درباره Z تلاش کردهای» (احترام). این جملات را دروغین بیان نکنید، و خودتان را نیز زیر اتوبوس نیاندازید. میتوانید به کسی که دربارهٔ وضعیت تحصیلی فرزندتان اهمیت می دهذ، بی آنکه به خود بی احترامی کنید، احترام بگذارید .
- از آدمی که بسیار ناسازگار است عذرخواهی نکنید. بسیاری از ما عادت داریم که زیاده از حد عذرخواهی کنیم، حتی وقتی که کار خطایی مرتکب نشده آیم. بخصوص زنان چنین عادتی دارند، همین طور آدمهای بسیار حساس با هردو جنسیت . این عادت باعث میشود در رابطه با آدمهای ناسازگار دچار دردسر شوند. چون این احساس به ایشان دست میدهد که خودشان آدم خوبی هستند و شمایید که باید سرزنش شوید. این جریان پایان هم ندارد. (در واقع بهتر است بدانید که وقتی طرف مقابلتان آدمی بسیار ناسازگار است، اصلاً عذرخواهی نکنید.) از کنار موضوع رد شوید . برای HSP ها زمانی در برخورد با آدمهای ناسازگار امید هست که در محیطی خوب قرار گرفته باشند. چون همانطور که HSP ها از فضا و محیط منفی به شدت تأثیر میپذیرند، از روابط و فضای سالم نیز به خوبی تأثیر میگیرند هرچه سریعتر پیوندهای خود را با چنین کسانی ببرید، زودتر احساس تعادل، صلح و پیوند با خود اصیلتان را خواهید یافت .
نویسنده: امیلیا کلی
مترجم: مینو پرنیانی