فهرست
وقتی داشتم بزرگ میشدم کودکی بهنجار بودم. یکی دو دوست صمیمی داشتم که از دوران کودکستان تا دبیرستان با هم بودیم. نمراتم خوب بود، من هم مثل بقیه تعطیلات را دوست داشتم، به چند جشن تولد دوستان در محله نزدیک خانه هم رفته بودم. ولی برچسبی که همیشه از طرف مادر و پدرم میخوردم این بود: «چقدر ساکتی.»
حقیقت داشت که من همیشه اهل صحبت کردنهای پیش پا افتاده نبودم. به این خاطر که همیشه مشغول فکر کردن بودم. به جای صحبتهای کوتاه، در دفتر مینوشتم، یا سرم با خواندن کتاب گرم بود یا در رویاهایم خیالپردازی میکردم و راستش را بگویم هیچ وقت از اینکار دست نشستم.
ما در دنیایی پر سرعت زندگی میکنیم. به ما می گویند وقت کافی برای رؤیاپردازی نداریم. هنگامی که مغزمان سرگردان است، فرصتها را از دست میدهیم.
اما اگر رؤیاپردازی خودش نوعی فرصت باشد چه؟ اگر آن لحظات ساکت و آرامتان از شما آدم مولدی بسازد چه؟
رؤیاپردازی در هر شرایطی ممکن است. وسط کلاس درس یا در محیط کار، وقتی که کنار لپ تاپ خود با فنجانی قهوه مشغول هستید و میخواهید کاری انجام دهید هم رخ میدهد. حتی وقتی که مشغول دیدن فیلمی در تلویزیون هستید یکباره متوجه میشوید که مشغول خط خطی کردن در دفترتان هستید یا دارید از پنجره به بیرون نگاه میکنید.
بسیاری از آدمها، بخصوص برونگرایان ممکن است این رفتارتان را نوعی «خستگی و کسالت روانی» بشمارند. درست است که احساس خستگی میتواند یکی از عوامل دخیل در رؤیاپردازی باشد، اما به این نکته فکر کنید که مغز ما مدام در حال تغییر فاز از توجه به چیزی در دنیای بیرون به امری در دنیای درون است. هنوز هم در حال فکر کردن و پردازش هستید، اما هیچ کس دیگری متوجه آن نمیشود .
چرا درونگرایان رؤیاپردازی میکنند؟
کارل یونگ روانشناس سوییسی اولین کسی بود که مفهوم درونگرایی و برونگرایی را به دنیا معرفی کرد. جای تعجب ندارد که به خوبی توانست دنیای یک درونگرا را توصیف کند. در مکالماتی که یونگ با ارنست داشته، میگوید، «وقتی دنیا را مشاهده میکنی، آدمها را میبینی، خانهها، آسمان و دیگر اشیا ملموس را میبینی ولی وقتی خودت را از درون میبینی انگارهها در سیلان و حرکتند، دنیایی که نامش را عمومأ خیال گذاشتهاند.»
ماهیت مقایسهای که یونگ انجام داده تصادفی نیست. رؤیاپردازی به منزله صرفاً فرار از واقعیت نیست _چگونگی تعبیر کردن دنیا از نظر درونگرایان است و توضیحی ست بر اینکه چرا اینقدر ما درونگرایان مایل هستیم رؤیاپردازی کنیم.
سه فایده رؤیاپردازی
به عنوان کسی که عمری رؤیاپردازی کرده است، متوجه سه فایده رؤیاپردازی شدهام.
۱. خیالپردازی میتواند سرمنشاء خلاقیت و حل مسأله باشد.
ما در فرهنگی زندگی میکنیم که بر اجتماعی بودن و بارش مغزی تاکید زیادی دارد. اما بهترین ایدهها در اتاقهای پر سروصدا و پر تنش رییس به وجود نمیآید. خیلی آرام و آهسته، هنگامی که به تنهایی پشت میزتان نشسته آید و اجازه میدهید که ذهنتان برای خودش دوری بخورد، آشکار میشود. در واقع استیو وزیناک که خود را درونگرا میشمارد، ماهها مشغول بود تا توانست کامپیوتر اپل را اختراع کند، در کتاب iwoz: چگونه کامپیوتر شخصی را ساختم، مینویسد: «اکثر درونگرایان و مهندسین مثل من در ذهن خود زندگی میکنند. مانند هنرمندان هستند. در واقع بهترینشان هنرمند هستند و هنرمندان بهترین آثار خود را در خلوت خلق میکنند. بهترین خلاقیتهای مهندسین هم زمانی ست که از فرصت آرامش و خلوت برخوردارند، جایی که نمایندگان فروش و تبلیغات نباشند. میخواهم نصیحتی بکنم: تنها کار کنید، نه در یک جمع ، نه در گروه .»
2. رؤیاپردازی مایه به وجود آمدن همدلی ست.
وقتی به ذهن خود نقب میزنید، کاری بیش از حل مشکلات ذهنی انجام میدهید. وقتی اجازه اندکی سکوت را به خود میدهید، عمل رؤیاپردازی کمکتان میکند تا ارزش آنچه دیگران نامش را زندگی مینهند را درک کنید. ممکن است متوجه شوید در رؤیاپردازی مشغول فکر کردن به دوستان، خانواده یا همکاران هستید و به اینکه در چه حال و اوضاعی هستند، فکر کنید. در این حالت گاردهایمان را پایین میگذاریم و فکر کردن به دیگران راحتتر از نگرانی درباره خودمان است. جی کی رولینگ بر این باور است که وقتی به خیالپردازیهای خود فکر میکند، متوجه میشود که رؤیاپردازی باعث شده تا آدمی همدل شوید. او در گردهمایی که در سال ۲۰۰۸ در دانشگاه هاروارد داشت گفت: «احتمالاً بیشترین اقتدار و قدرت متحول کننده در الهام بخش بودن آن است. رؤیاپردازی قدرت همدلی کردن با کسانی را به ما اعطا میکند که هرگز تجارب زندگی آنان را نداشتهایم.»
۳. اجازه به این که ذهنتان آزاد باشد، باعث کاهش استرستان میشود.
در pc شما قابلیتی قدرتمند وجود دارد که اجازه میدهد سخت افزارتان در حالت بهینهای قرار گرفته و پاکسازی شود. این فرآیند فضای ذخیره سازی را پاک کرده و شما را از شر فایلهایی که نمیخواهید خلاص میکند تا سیستمتان بهتر و کارآمدتر عمل کند. ذهن انسان هم تفاوت چندانی ندارد. پژوهشها نشان میدهد وقتی به موضوعی خاص متمرکز نشوید، امکان متمرکز شدن بر دورنمایی بزرگتر فراهم میشود. اینکه به ذهنتان فرصت خیالپردازی بدهید، نه تنها اتلاف وقت نیست، بلکه خلاقانهترین کاریست که میتوانید بکنید. اینکه دیگران به شما می گویند مشغول اتلاف وقت هستید را، ابداً باور نکنید .
نویسنده: آلکس ویکینگ
مترجم: مینو پرنیانی