چرا کمی روان‌شناسی محیطی می‌تواند زندگی افراد بسیار حساس (HSP) را دگرگون کند

آیا تغییرات کوچک در محیط می‌تواند تأثیر بزرگی بر انرژی و سلامت روان شما داشته باشد؟ درون یک کافه مدرن با مبلمان مینیمالیستی، قهوه‌ام را سفارش می‌دهم و می‌نشینم تا بنویسم. نه چندان طولانی بعد …

WhatsApp Image 2025 09 29 at 22.50.01 6ad3a5dc

آیا تغییرات کوچک در محیط می‌تواند تأثیر بزرگی بر انرژی و سلامت روان شما داشته باشد؟

درون یک کافه مدرن با مبلمان مینیمالیستی، قهوه‌ام را سفارش می‌دهم و می‌نشینم تا بنویسم.

نه چندان طولانی بعد از شروع نوشتن، به‌طور نامتناسب با محیط اطراف، موسیقی SoulJa Boy از بلندگوها به شدت پخش می‌شود (اغراق نمی‌کنم — آهنگ Crank That با شدتی نزدیک به سطح دیسکوی شبانه در کافه جریان دارد). هیپسترها در صندلی‌هایشان جابه‌جا می‌شوند، برخی چشم‌هایشان را در اتاق می‌چرخانند و برخی دیگر کلاه‌های تابستانی‌شان را روی گوش‌ها می‌کشند تا صدا را مسدود کنند.

حتی با هدفون، نویز پس‌زمینه از پلی که می‌خواهم بین کاغذ و خالص‌ترین افکارم ایجاد کنم، عبور می‌کند. حواس پر شده — به‌ویژه از آنجا که من یک فرد بسیار حساس هستم (HSP) و نسبت به محیطم آگاه‌ترم — تصمیم می‌گیرم تا وقتی که این لحظه بگذرد، به یک فعالیت شناختی ساده‌تر بپردازم.

اما بعد از چهار آهنگ، هنوز خبری از کاهش صدا نیست — بنابراین به پاسیو پشتی می‌روم.

در اینجا، به جای Soulja Boy، صدای جیک‌جیک گنجشک‌ها و صدای آرام انگشتانم روی کیبورد را می‌شنوم. هوا تازه است و نسیمی آرام موهایم را نوازش می‌کند. بسیار مناسب حال من است.

حواس دیگر ربوده نشده‌اند، وارد حالت «فلو» می‌شوم، حالتی که ما HSPها در آن بسیار ماهریم. کافی است بگویم، برای افراد بسیار حساس، محیط اطراف می‌تواند ما را بسازد یا خراب کند.

روان‌شناسی محیطی چیست؟

به عنوان یک فرد بسیار حساس که قطعاً تحت تأثیر محیط خود است، شروع به توجه به این کردم که عوامل محیطی چگونه بر خلق و خو و بهره‌وری تأثیر می‌گذارند. من بعد از گذراندن یک کلاس روان‌شناسی محیطی در دانشگاه UC Davis الهام گرفتم. همین کلاس باعث شد که درباره چگونگی اصلاح محیطمان و بهبود سلامت روان فکر کنم. در واقع، یک مطالعه در سال ۲۰۱۰ نشان داد که «زنانی که خانه خود را شلوغ و بهم‌ریخته می‌دانستند، در طول روز سطح کورتیزول بالاتری داشتند.»

آگاهی از این حوزه برای سلامت همه مهم است، اما برای HSPها که نسبت به محرک‌های محیطی حساس‌تر هستند، اهمیت ویژه‌ای دارد. همان‌طور که جان مونتگومری، دکترا، در مقاله‌ای برای Psychology Today نوشت:

«وقتی در محیط‌هایی زندگی می‌کنیم که بسیار متفاوت از محیط‌هایی هستند که بدن ما به طور بیولوژیکی برای آن‌ها سازگار شده، تحت تأثیر انواع اثرات «عدم تطابق تکاملی» قرار می‌گیریم که می‌توانند به شدت برای سلامت جسمی و عاطفی ما مضر باشند. شاید مهم‌ترین پیامد این عدم تطابق این است که ما به شدت مستعد تحریک مکرر و غیرضروری به حالت‌های مختلف «حالت بقا» توسط محیط و شرایط اطرافمان می‌شویم.»

۴ عامل روان‌شناسی محیطی که می‌توانند بر افراد بسیار حساس تأثیر بگذارند

۱. سطح صدا — بیش از حد می‌تواند HSPها را تحریک بیش از حد کند

جولی بیلند تحقیقاتی روی HSPها انجام داده و متوجه شده است که ما حساسیت بیشتری نسبت به صدا داریم.

برای مثال، یک شب در یک بار شلوغ، در حالی که در صف نوشیدنی منتظر بودم، ناخواسته توسط افراد بلندتر هل داده شدم. بعد از اینکه نوشیدنی‌ام را گرفتم و به میز بازگشتم، مجبور بودم بارها با همراهم فریاد بزنم و تکرار کنم. صدای محیط باعث شد مکالمه ما به زبان آدم‌اولیه کاهش یابد و من احساس ناامیدی کنم.

بنابراین، دوستان HSP من، به آستانه صدا توجه کنید. میزان «مناسب» چقدر است؟ در چه سطحی احساس اضطراب می‌کنید؟ شخصاً متوجه شده‌ام که صدای زیاد می‌تواند طاقت‌فرسا باشد، در حالی که میزان مناسب می‌تواند انرژی و زندگی به تعامل ببخشد.

۲. نورپردازی — بسیاری از HSPها به نور حساس هستند

علاوه بر نویسندگی، به عنوان مترجم پزشکی اسپانیایی در بیمارستان‌ها و کلینیک‌های منطقه Bay Area کار می‌کنم. متوجه شدم هنگام ترجمه در اتاق‌های نورفلورسنت بدون پنجره، بعد از ۲۰ دقیقه احساس ناراحتی می‌کنم، انگار داخل یک جعبه الکتریکی وزوزکننده هستم. احساس می‌کنم از جهان طبیعی جدا شده‌ام یا بیمار و من نمونه‌های آزمایشگاهی یک آزمایش علمی هستیم. اتاق‌هایی با پنجره و نور طبیعی باعث می‌شوند احساس آرامش بیشتری داشته باشم.

تحقیقات نیز نشان داده‌اند که انسان‌ها نیاز شدیدی به امنیت و ایمنی دارند و این ویژگی‌ها را در محیط خود جستجو می‌کنند — به دنبال راحتی فیزیکی (مثل دمای مناسب) و راحتی روانی با تعادل بین آشنایی و تازگی.

از آنجا که بسیاری از افراد حساس به نور حساسیت دارند، خوب است بررسی کنید که در چه نورپردازی بهترین عملکرد را دارید و محیط خود را مطابق آن تنظیم کنید.

۳. نزدیکی به دیوار و دسترسی به پنجره

تجارب گذشته می‌توانند افراد را نسبت به محرک‌های محیطی خاص حساس کنند. برای مثال، بسیاری از کهنه‌سربازان جنگ متوجه می‌شوند که روبه‌رو شدن با دیوار هنگام نشستن، می‌تواند کلستروفوبیا ایجاد کند و یادآور زمان‌هایی باشد که واقعاً نمی‌توانستند از محیط فیزیکی فرار کنند. در مقابل، نشستن روبه‌روی در یا پنجره به آن‌ها احساس می‌دهد که در صورت نیاز، راه فرار سریعی دارند.

من تجربه مشابهی در یک کافه در سن خوزه داشتم. پس از آنکه نتوانستم روی کاناپه آرام شوم، فهمیدم که دلیلش این است که پشت آن به بالکن است.

به نظر می‌رسد که این ترجیح ظاهراً عجیب، پایه تکاملی داشته باشد. داشتن دید کامل به محیط اطراف، اجداد ما را از شکارچیان محافظت می‌کرد، در حالی که پشت کردن به همه چیز، آن‌ها را در موقعیت آسیب‌پذیرتری قرار می‌داد.

۴. ارتفاع سقف

به بالا نگاه کنید. سقف چند متر بالای سرتان است؟ الان چه احساسی دارید؟ چه کاری می‌خواهید انجام دهید؟

متوجه شده‌ام که سقف‌های کوتاه احساس بسته بودن، محافظت و امنیت را تقویت می‌کنند. با حواس‌پرتی کمتر، بهتر می‌توانم تمرکز کنم. یک توضیح ممکن اثر کاتدرال است، که رابطه بین ارتفاع ادراک شده سقف و شناخت را بررسی می‌کند. به عبارت دیگر، سقف‌های بلند خلاقیت و تفکر آزاد را تقویت می‌کنند، در حالی که سقف‌های کوتاه توجه به جزئیات و تفکر منطقی را تقویت می‌کنند. تحقیقات نیز این موضوع را تأیید کرده‌اند. دو استادیار معتقدند اثرات شناختی فضای سقف می‌تواند به نفع دانشجویان در مطالعه باشد: اگر برای چیزی خلاقانه مطالعه می‌کنند، بهتر است به فضایی با سقف بلند بروند؛ اما اگر باید آزمونی انجام دهند، بهتر است به محیط کوچکتر و محدودتر بروند.

از سوی دیگر، سقف‌های بلند برای کارهای خلاقانه یا تفکر گسترده بهتر عمل می‌کنند. وقتی می‌خواهم ایده‌های جدید تولید کنم یا از بن‌بست خلاقانه خارج شوم، به کافه‌هایی با سقف بلند می‌روم. وقتی می‌خواهم جدی کار کنم، تمرکز کنم و چیزی را تمام کنم، به کافه‌هایی می‌روم که حس سوراخ و غار را دارند.

همیشه آسان نیست که تشخیص دهیم دلیل ناراحتی ما داخلی است یا خارجی. وقتی به هر دلیلی تعادل خود را از دست می‌دهیم، عواملی محیطی که در شرایط عادی کم‌اهمیت بودند، ناگهان بسیار آشکار و مختل‌کننده می‌شوند.

اثر ترجمه‌شده: النا استپانیدس؛ توسط مینو پرنیانی | منتشرشده در: ۸ مهرماه ۱۴۰۴ | لطفاً هنگام بازنشر، نام مترجم ذکر شود.