فهرست
از هر ده نفر یک نفر سیم کشی مغزش به گونهای است که دردسرساز باشد. ببینیم در رابطه با این گونه افراد چه کنیم بی آنکه عقلمان را از دست بدهیم.
همه این گونه افراد را دیدهایم. کسانی هستند که نمیتوانند راحت از کنار مسائل بگذرند. نیاز دارند ثابت کنند که در اشتباهید. نسبت به مسائل کوچک واکنشهای تند نشان میدهند و بر سر آنچه بی ارزش است میجنگند. نزاعهای بی ارزش به راه میاندازند و اگر کوچکترین انتقادی کنید، ده گام از سازش دور میشوند. چنین شخصی «آدم ستیزه جو» است، و بیشتر دردسرهای دنیا کار چنین اشخاصی ست. ممکن است دروغ بگویند، فریاد بزنند، کلک زده و یا حتی آدمها را هل بدهند. شماری ده برابر خودشیفتهها دارند و میتوانند به همان میزان آسیب بزنند، و اگر آدم بسیار حساسی هستید، مایه بالارفتن میزان کورتیزول شما شده و تنتان را میلرزانند.
آدم بسیار حساس (hsp) از ستیزه کردن دوری میکند. ما به شدت از غم و اندوه دیگران با خبر میشویم، و از کوچکترین خشمی تأثیر میپذیریم. گمان میکنیم که دیگران نیز خواهان حل تعارض هستند، اما وقتی طرف ما آدمی ستیزه جو باشد، نقطه نظرهای ما فقط اوضاع را خرابتر میکند. همین باعث میشود تا آدم ستیزه جو سمیترین آدم زندگیمان شود و به دشواری میتوانیم از شرشان خلاص شویم .
در نتیجه: آدم ستیزه جو چگونه است؟ و چگونه بر زندگی آدم حساس اثر میگذارد و به عنوان آدم بسیار حساس چه کنیم تا از زندگی خود کنارشان بگذاریم؟
آدم ستیزه جو چگونه است؟
آدم ستیزه جو کسی ست که مدام به گونهای رفتار میکند که نزاع را تشدید کرده و اهل مصالحه کردن نیست، و نمیتواند نقشی که در نزاع دارد را ببیند، و اساساً طرف مقابل را مسوول نزاع میشمارد. آدم ستیزه جو ممکن است نسبت به رفتار خود آگاه نباشد، اما به گونهای رفتار میکند که به جای اینکه تعارض حل شود، افزایش مییابد. واژه «آدم ستیزه جو» را بیل ادی ابداع کرد، کسی که ابتدا مددکار اجتماعی و درمانگر بود و حالا وکیل هم هست. ادی میگوید چه هنگامی که مددکار بود و چه بعد که وکیل شد، با خانوادههای سروکار داشت که «بسیار ستیزه جو» بودند، پویایی خانواده به شکلی بود که طلاق گرفتن را دشوار، پردردسر و زمانبر میکرد. ادی هنگام کار با این افراد «بسیار ستیزه جو فهمید که همه اعضای خانواده مسأله دار نیستند، بلکه فقط یک نفر ستیزه جوست.
ادی بر اساس پژوهشهای که انجام داده، چنین برآورد میکند که اختلال خاصی باعث آن نمیشود (در واقع حدوداً نیمی از آدمهای ستیزه جو یک اختلال شخصیتی دارند که میتواند خودشیفتگی یا ضد اجتماعی بودن شود) اما در واقع ستیزه جویی نوعی الگوی رفتاری است. دانستن این نکته بخصوص برای hsp ها بسیار مهم است، چون میتوانند بدون داشتن تحصیلات روانشناسی کسی که این گونه است را تشخیص دهند.
۴ نشانه آدم ستیزه جو
گرچه رفتارهای آدم ستیزه جو اشکال متفاوتی دارد، اما از همه شاخصتر افزایش تعارض و جلوگیری از حل ماجراست. به هر حال، همه آدمهای ستیزه جو در این چهار عامل وجه مشترک دارند و اگر یاد بگیرید که خوب این نشانهها را بشناسید، بعد از چند بار تعامل میتوانید ستیزه جو بودن وی را تشخیص دهید.
نشانههای آدم ستیزه جو
- سرزنش کردن دیگران.
آدم ستیزه جو با دیگران توافق نداشته و آنان را دشمن میبیند. متوجه اشتباهات دیگران، حالا هرچقدر هم که کوچک باشد، میشوند ولی اشتباهات خود را نمیبینند و متوجه نیستند که اساساً خود باعث و بانی ستیز شدهاند. در نتیجه در سرزنش کردن دیگران پرخاشگرانه عمل میکنند. متأسفانه این موضوع فقط در رابطه با نزدیکان مثلاً همسر، فرزندان و اعضای خانواده صحت دارد. اما میتوانند با همکاران، مراجع قدرت و یا حتی غریبهها ستیزه جو باشند.
- طرز تفکر همه چیز یا هیچ چیز
وقتی آدمهای ستیزه جو موضوعی برای ستیزه پیدا میکنند، فقط یک جنبه آن را قبول دارند. ممکن است تا موضوع آن طور که دلشان میخواهد «درست» نشود، نتوانند از نظر عاطفی زندگی کنند. به نظر ایشان، راه حلهای مثل والایش اشتباه است، و ممکن است نتایجی غیرواقعی و افراطی را در نظر بگیرند و با هر چه که مورد نظر ایشان نباشد، مخالفت میکنند. طرز تفکر همه چیز یا هیچ چیز این چنینی، آشتی را غیر ممکن میسازد، چون از نظر یک آدم ستیزه جو، حد وسطی وجود ندارد. آشتی یعنی میانه گیری و این به نظر آدم ستیزه جو غیرعادلانه است، انگار که در حقشان اجحاف و از ایشان سواستفاده شده باشد .
- عواطف مدیریت نشده
همه دارای عاطفه هستند، و HSP ها قطعاً قدرت بیشتری در حس کردن عواطف و ترجیحات و نقطه نظرها را دارند. به هر حال بسیاری از آدمهای ستیزه جو واکنشهای عاطفی شدیدی دارند که غیرقابل کنترل به نظر رسیده و اغلب مایه شوکه شدن دیگران میشوند. معمولاً عواطف شأن در مقایسه با شرایطی که در آن قرار دارند، بیش از حد است. مثلاً بر سر پیشخدمتی که سفارش اشتباه آورده، فریاد میزنند. بیشتر آدمهای ستیزه جو نمیتوانند کنترلی روی این موضوع داشته باشند. عواطف افراطی ایشان خودبخودی و ناخودآگاه است (برخی ممکن است بعداً از این موضوع ناراحت هم بشوند.) به این منزله هم نیست که آدمهای آرام و یا ساکت نمیتوانند ستیزه جو باشند. گروه کوچکی از آدمهای ستیزه جو معمولاً در ظاهر خیلی هم آرام هستند و از اغواگری عاطفی استفاده میکنند. اغلب راهی مییابند تا کفر دیگران را به درآورند و عاطفی شأن کنند طوری که آنان مسأله دار به نظر برسند، نه خودشان. این رفتار «دیوانه سازی» را نمیتوان اثبات کرد.
توجه: فرق است بین عواطف قوی با عواطف مدیریت نشده. اکثر hsp ها عواطفی قوی دارند. این نکته بدی نیست. به این معناست که hsp ها با عواطف منفی بیشتری سروکار دارند، اما در عین حال قادرند در مقایسه با دیگران شادی و نشاط بیشتری را نیز تجربه خواهند کنند.
به هر حال حتی جدیترین عواطف را نیز میتوان به خوبی مدیریت کرد، و hsp ها از هوش عاطفی خوبی برخوردارند .
- رفتارهای افراطی
یکی از ویژگیهایی که ستیزه جو را غیر قابل تحمل میسازد، رفتارهای افراطی است، از جمله:
- برای این که به خواسته خود برسند، دروغ می گویند.
- دربارهٔ دیگران شایعه سازی کرده یا دروغ پردازی میکنند.
- در صفحات اجتماعی نمایشهایی به راه میاندازند که انگار دیگران هم با ایشان موافقند.
- در خیابان زیگ زاگ راه میروند و دیگران را در معرض خطر قرار میدهند.
- دیگران را تعقیب کرده و خبرگیری میکنند.
- قانون شکنی کرده و قوانین اخلاقی را نقض میکنند.
- وقتی نزاع میکنند، حرفهای بدی به اویی که دوستش دارند میزنند.
- هر وسیلهای که دستشان میرسد را میزنند و میشکنند.
- آنچه متعلق به دیگران است را میدزدند یا پنهان میکنند.
- مسائل خصوصی دیگران را آنلاین مطرح میکنند.
- زمانی هم که لازم نیست و ضرورتی ندارد، پلیس را درگیر ماجرا میکنند.
- کتک زده و هل میدهند.
- تهدید کرده و میترسانند.
ممکن است آدم ستیزه جو همیشه این گونه رفتار نکند، اما با کوچکترین اختلاف و تعارضی برای اینکه نزاع را ببرند و اویی که انتقاد کرده را سرجایش بنشانند، به این روش اقدام میکنند .
آدمهای ستیزه جو چه تاثیری روی hsp ها دارند؟
رفتارهای آدم ستیزه جو روی همه اثر میگذارد، بخصوص بر اعضای خانواده یا زوج عاطفی شأن. در ارتباط بودن با ایشان فشارزا و تروماساز است، حال چه بسیار حساس باشند و چه نباشند. اما تاثیری که بر بسیار حساسها دارد ویژه است، چون hsp ها خواهان کمک کردن و آسایش اطرافیان خود هستند. وقتی طرف مقابل hsp باشد، در دام گرفتار میآید. آدم ستیزه جو نمیتواند به طور درازمدت اغنا شود، چون همیشه احساس تهدید میکنند و در نتیجه درصدد بر میآیند تا کاری کنند که مبادا «ببازند».
در نتیجه انسانیترین ویژگی آدم بسیار حساس یعنی همدلی گل و گشاد ما بر علیه خودمان عمل میکند. میدهیم و میدهیم تسلیم میشویم و امتیاز میدهیم و شکست میخوریم اما در عوض توهین میشنویم یا دیگر انواع بدرفتاری را متحمل میشویم. مدام در تلاشیم تا اوضاع را آرام کنیم (همینطور سیستم عصبی برانگیخته شده خود را) اما فقط تا فردا ادامه مییابد _ یا شاید هم فقط چند دقیقه.
و این تناقضات روی هم انباشته میشوند و تاثیری به سزا روی آدمهای بسیار حساس دارد. HSP ها به شدت از محیط پیرامون خود، چه محیطی خوب باشد و چه محیطی بد تأثیر میپذیرند. برای ما تعارض آشفته ساز است. مواجهه با آدم ستیزه جو میتواند هرکسی را فرسوده کند، اما وقتی بسیار حساس باشید سریعتر جنبه تروما پیدا میکنند .
چگونه با یک آدم ستیزه جو برخورد کنیم؟
استراتژیهای کارآمد وقتی با یک تعارض بهنجار سروکار داریم عبارتند از گوش دادن، پرسیدن سؤالات باز، صحبت کردن دربارهٔ عواطف و متعهد شدن به قرارهایی جدید که در رابطه با آدم ستیزه جو بی فایده است. در واقع، این استراتژیها حتی میتواند اوضاع را بدتر هم بکند چون آدمهای ستیزه جو قادر به مدیریت عواطف خود نیستند. در عوض مهمترین گام در رابطه با یک آدم ستیزه جو، فهم این نکته است که اولاً آنان آدمی ستیزه جو هستند، و بعد ببینید چه کنید. مخصوصاً باید این نکته را بپذیرید که مشکل شما منبع تعارض نیست. منبع تعارض شخصیت آدم ستیزه جوست. به همین دلیل است که حل تعارض هم غیر ممکن است و هم اینکه ستیزه خاتمه نمییابد. لازم است علت اصلی آن را درمان کنید، یعنی نگاهی که به شخصیت ستیزه جو دارید. برای این کار دو راه حل وجود دارد: چهار کار را انجام ندهید و همدلی را به شیوهای متفاوت انجام دهید.
چهار «نباید» در رابطه با آدمهای ستیزه جو
۱. از نظر ادی، آدمهای ستیزه جو نسبت به الگوهای رفتاری خود شناختی ندارند و نمیخواهند به اینکه چه راههایی برای عمل دارند، هم فکر کنند. پر از احساس سرزنش و ترس هستند _ و مدتهای مدیدی است که درگیر این بخشهای شخصیتی خود هستند . اگر کمکشان کنید تا درباره خود شناخت پیدا کنند، حال هرچقدر هم که خردمندانه این کار را انجام دهید، احساس میکنند که به ایشان حمله کرده آید. در حالت دفاعی رفته و شما را بر علیه خود میبینند .
۲. درباره گذشته حرفی نزنید.
آدمهای ستیزه جو درگیر گذشته هستند. مثلاً در یک ارتباط، همه وقت را صرف صحبت کردن درباره دوست یا همسر سابق خود میکنند به رخدادهای گذشته وصل هستند. معمولاً به شدت درگیر این موضوع هستند که با ایشان بدرفتاری شده. این کار را میکنند تا دیگران جذبشان شوند .
۳. از عواطف حرف نزنید
برخلاف توصیهای است که همیشه میکنیم که «سرکوب عواطف خوب نیست»
- آدمهای ستیزه جو، عواطفی پرتنش دارند.
- نمیتوانند عواطف خود را مدیریت کنند.
- وقتی درگیر عواطف و هیجانات خود میشوند، کارهایی افراطی میکنند.
در نتیجه درباره عواطف صحبت نکنید _حتی دربارهٔ عواطف مثبت. نپرسید، «حالا حالت بهتره؟» یا «چه احساسی درباره این موضوع داری؟» در عوض بپرسید چه فکری میکنند و راه حل ارائه دهید.
۴. هرگز به ایشان نگویید که تو شخصیت ستیزه جویی داری. شاید از گفتن این جمله دلتان خنک شود ولی معمولاً اوضاع را از آنچه هست بدتر میکند. هیچ کس دوست ندارد برچسب بخورد، حتی اگر برچسبی خوب باشد. اما در رابطه با آدمی ستیزه جو، برچسب زدن یعنی اثبات اینکه شما بر علیه وی هستید. در حالت دفاعی میروند، خشمگین میشوند و هرگونه فرصتی برای حل مشکل، بلافاصله از دست میرود. پس چه کنیم؟
از عبارتهای «EAR” برای آدم بسیار حساس استفاده کنید. به جای کارهایی که نباید بکنید، آنچه لازم دارند را انجام دهید. شفاف ببینید که به چه (همدلی) احتیاج دارند. بله عجیب به نظر میرسد که با کسی که آسیب زیادی به شما زده، همدل باشید.
منظور ادی از EAR، همدلی، توجه و احترام به آدم ستیزه جو است. آدمهای ستیزه جو عمری آسیب دیدهاند، طرد شدهاند و مورد انتقاد واقع شدهاند. وقتی کسی با ایشان مهربانی کرده و احترام میگذارد، به احتمال زیاد آرام میشوند.
عبارات EAR لازم است خلاصه باشند و مهرآمیز (اما نه عذرخواهانه) و باید متمرکز بر زمان حال باشد. میتواند هریک از طعمهای ذیل را داشته باشد _همدلانه، با توجه و یا توام با احترام. مجبور نیستید در آن واحد هر سه مورد را در نظر بگیرید .
همدلانه: «میبینم که چقدر ناراحت شدهای، و میخواهم کمکت کنم.»
همراه با توجه: «کمک کن بفهمم چه اتفاقی داره می افته.»
همراه با احترام: «تلاشی که برای پیدا کردن راه حل انجام میدهی، قابل احترامه.»
وقتی چنین رفتار میکنید، ممکن است آدم ستیزه جو طوری نگاهتان کند که انگار دارید سربه سر او میگذارید. اما اگر از صمیم قلب این کار را انجام دهید، آنوقت کاملاً تغییر خواهد کرد. ممکن است آرام بگیرند. در اینصورت میتوانید یک گام به سمت حل مسأله جلوتر رفته باشید. یا یکی دو راه حل در اختیارشان بگذارید. در این مرحله توافق خواهند کرد.
عبارات EAR راهی متفاوت با استفاده از همدلی مهربانانه شماست. بیشتر از این که بخواهید آنچه نیاز دارند را به ایشان بدهید، یا نگرانشان باشید، به قلب ماجرا نگاه کرده و آنچه نیاز دارند را در اختیارشان قرار میدهید، و اینکار را به ترتیبی انجام دهید که کار را به پیش میبرد.
استفاده از عبارات EAR اندکی دشوار است، چون برای این کار باید با کسی که غمگین است و از خط خارج شده، آرام و مهربان باشید. اما حتی اگر یکبار هم این کار را انجام دهید، آدمی با اعتماد بنفس تر خواهید شد.
نکته مهم این است که بدانید اکثر آدمهای ستیزه جو خودشان هم از دردسری که درست میکنند، خوششان نمیآید. برای آنان هم تنش زاست و تقریباً همیشه احساس قربانی بودن میکنند. ستیزه جویی میکنند چون عادتشان شده و در فضایی بارآمده اند که این گونه باشند.
نویسنده: آندره سولو
مترجم: مینو پرنیانی