دو استراتژی اساسی برای توضیح اینکه آدمها و حیوانات در دنیا چگونه رفتار میکنند وجود دارد، مخصوصاً در واکنش به محرکات محیطی خود. در واقع در پژوهشی که در سال ۲۰۰۸ انجام شد، بیولوژیست ها این دو استراتژی را میان صد گونه مورد بررسی قرار دادند.
این دو استراتژی کدامند؟
- اولی اینکه سریع عمل کنید و اگر فایده نداشت، باز هم انجامش دهید.
- دومی از این قرار است که یکبار، ولی درست انجامش دهید.
دانشمندان روش انجام دادن سریع را، واکنشی، غیر حساس و تکانشی میشمارند. در این روش زمانی برای توجه و تفکر برای انتخاب بهترین راه حل در نظر گرفته نمیشود، بلکه از فرصت سریعاً استفاده میشود. ممکن است که به نتیجهای درست رسید، ولی در واقع اکثر اوقات به شکست منجر میشود. (اکثر آدمها این گونهاند و به این شیوه کار خود را پیش میبرند!)
نام استراتژی روش دوم ، فکورانه، پاسخده و و از نوع حساس است. در این استراتژی از روش پردازش اطلاعات در دسترس استفاده میشود. اعمال مبتنی بر حقایق شناخته شده انجام میشود و امید به این است که بهترین نتایج با کمترین احتمال خطر به دست آید. همان روشی که الین آرون از آن تحت عنوان «درنگ به منظور بررسی» یاد میکند. این ویژگی بنیادین مغز آدمهای بسیار حساس است. اساساً ما آدمهای بسیار حساس میخواهیم در همان اولین اقدام، کارمان را درست انجام دهیم. آدمهای که این گونهاند، بسیار محتاط هستند (خوشبختانه با این روش به حداکثر دست مییابیم.)
شخصاً از روش درنگ به منظور بررسی حداکثر بهره را بردهام و گرچه معمولاً سکوهای پرش استخرها امن هستند ولی چون موضوع مرگ و زندگی در میان است، از روش درنگ به منظور بررسی استفاده میکنیم.
دانشمندان متوجه شدهاند که این روش در گونههای متفاوت زیادی در جریان است. من شخصاً مثال خورشید ماهیها را دوست دارم، که در پژوهشی دو نوع خورشید ماهی دیده شد. وقتی تور ماهیگیری در استخر گذاشته شد، برخی «شجاع» رفتار کرده و برخی با «ترس». برخی از خورشید ماهیهای شجاع مستقیماً به سمت تور ماهیگیری آمدند و در آن گرفتار شدند. ولی گروهی کوچکتر از خورشید ماهیهای ترسو به دقت تور را مورد مشاهده قرار داده و بعد از آن دوری کردند.
از نگاه من ماهیهای به اصطلاح «ترسو» کاملاً هوشمندانه عمل کردند. رفتار مبتنی بر ترس همان درنگ به منظور بررسی بود که باعث شد در تور گرفتار نشوند و در امان بمانند. در نتیجه، به جای اینکه واکنش درنگ به منظور بررسی را باعث به تعویق افتادن یا کسب دستاورد اندک بشماریم، باید آن را نشانهای از پردازش و تجزیه و تحلیل عمیق بدانیم .
سیستم مغزی ما hsp ها به گونهای است که نسبت به جزییات آگاهتریم، با عواطف خود همسوتریم و بیشتر فکر میکنیم. به همین دلایل از نظر الین آرون و من، برای رهبری عاطفی آمادگی بیشتری داریم. راهبری عاطفی یعنی بر اساس عواطف و همدلی حرکت کردن، و در عین حال این معنا را دارد که در مقایسه با کسانی که کمتر حساس هستند، زودتر واکنش عاطفی نشان میدهیم. ممکن است آنان نیز همان عواطف را حس کنند، ولی دیرتر به این عواطف دسترسی پیدا میکنند. شما میتوانید و باید براساس عواطف خود اقدام کنید، تا برای کسانی که تکانشی تر عمل میکنند، الگوی بهتری باشید.
اما روش «درنگ به منظور بررسی» سرمنشاء خود را دارد: نگرانی. گاهی حتی نگرانی غیرضروری.
هر آبگیری دامگه خود را دارد. اما ذهن یک hsp وجب به وجب آبگیر را چک میکند و این میتواند بسیار دردسرساز و مایه نگرانی باشد. همین طور وقتی که شاهد دلنگرانی های فرزند خود هستید.
در نتیجه، حالا چطور میتواند جلوی نگرانی خود را بگیرید؟ شیوه تعامل خود با پردازش عمیق را تغییر دهید و نگرانی خود را به امری ارزشمند تغییر دهید؟ چگونه نگرانی خود را در مسیری مفید و عملگرایانه قرار دهیم؟
لحظهای درنگ کرده و خورشید ماهی درون استخر را به یاد آورید. یادتان میآید که پژوهشگران نامش را «ترسو» گذاشته بودند، و اتفاقاً همین ویژگی باعث شد که در دام نیافتند؟ ما آدمهای حساس ذاتاً نه ترسو هستیم و نه خجالتی. فقط میخواهیم همان بار اول که دست به اقدام میزنیم، کار درست را انجام دهیم. درست مانند زمانی که در آستانه سکوی پرش استخر ایستاده و سعی میکردم قبل از اقدام اوضاع را بررسی کنم. و چه خوب میشود اگر به خود (و فرزندانمان) فرصت کافی و لازم برای تفکر و تأمل را میدادیم، آنوقت میتوانیم خود و دیگران را با شهامت و ارادهای که نشان میدهیم، شگفت زده کنیم .
هیچ اشکالی ندارد که hsp ها به طور موثری با ویژگی شخصیتی شفافیت همراه باشند _ در حالتی که فشاری وجود نداشته باشد، آدمهای بسیار حساس شجاعتر و با اراده تر از آنی هستند که حتی فکرش را بکنید !
در نتیجه شاید بهتر باشد برچسب «نگرانی» را با «تجزیه و تحلیل» جایگزین کنید. وقتی مشغول تجزیه و تحلیل یک موقعیت یا یک احتمال هستید، استفاده از واژه نگرانی باعث ایجاد حال بد در ما میشود، تجزیه و تحلیل یک موقعیت ما را به سوی یافتن راه حل سوق میدهد.
البته که دنیای امروز گاهی به ما آدمهای بسیار حساس زمان موردنظر برای فکرکردن را نمیدهد. ابزار ضروری برای تفکر در حیطه موردنظر را نیز نمیدهد. بدون داشتن زمان یا ابزار کافی در چرخه معیوب نگرانی میگفتیم. در نتیجه این جا برایتان راه حلی ارائه میکنم که هم برای بزرگسالان و هم برای کودکان مفید است. نامش را چهار D میگذارم.
1.ژرف اندیشی (Deliberation)
میتوانیم آن را پردازش عمیق نیز بنامیم. مغزهای حساس ما برای ژرف اندیشی ساخته شده است. باز هم، فقط به فرصت کافی برای پردازش جزییات نیاز داریم. ولی این نکته نیز مهم است که فرق میان ژرف اندیشی مثمر با نشخوار فکری آسیب رسان را بدانیم. معمولاً به hsp ها پیشنهاد میدهم که برای ژرف اندیشی خود چارچوب زمانی درنظر بگیرند. بله، درست است که ما برای تجزیه و تحلیل به مدت زمان بیشتری نیاز داریم، ولی ضمناً نیاز هست به مغزمان فرمان خروج از ژرف اندیشی را بدهیم.
در نتیجه اگر با نشخوار فکری دست به گریبان هستید، دسعی کنید چارچوب زمانی در نظر بگیرید (چیزی بین دو دقیقه تا حداکثر ده دقیقه.) بعد از خود بیرون بیایید، بلند شوید، بروید و قدم بزنید، موسیقی گوش کنید یا یک پادکست، یا یکی از کارهای خانه را انجام دهید. هر کاری که کمک کند تا مغزتان دست از نشخوار بردارد .
2. گفتگو (Discussion)
یکی از راههای مؤثر در ژرف اندیشی گفتگو کردن است. درست است که اکثر hsp ها ذاتاً اهل تجزیه و تحلیل هستند، اما به این معنا نیست که نیاز به گفتگو با کسی نداریم. همیشه شنیدن صدای افکارتان خوب است. گاهی من حتی با خودم بلند بلند صحبت میکنم. شاید به نظرتان عجیب بیایم، اما همین که صدای افکارمان را بشنویم، کمک میکند.
اگر شنونده خوبی داشتید که چه بهتر!
۳. تمییز دادن (Discernment)
به این معناست که رییس مغز خود باشید تا معایب و مزایای فکر خود را بفهمید. با این کار میتوانید افکاری که به ذهنتان میرسد را دسته بندی کنید. موضوعی که معمولاً hsp ها در نظر نمیگیرند. معمولاً هیچ وقت آنچه درگیرش میشویم را مورد قضاوت قرار نمیدهیم، ولی حتماً مغز حساس ما به دلیلی درگیر آن شده است. قصدش این نیست که در نگرانی گم شویم، بلکه میخواهد که ما را به تمییز دادن راهبری کند. به محض اینکه به روند ژرف اندیشی خود اعتماد کنید، میتوانید به قدرت تمیز خود نیز اعتماد کنید. درست مثل تهیه فهرستی از سود و زیانهاست. این که حق انتخابهای خود را بررسی کنید یا اینکه از راهنمایی خردمند بخواهید که نظر بدهد.
۴. تصمیم گیری (Decision)
هنگامی که با ژرف اندیشی خو کنیم، تصمیم گیری بسیار راحتتر میشود. حال چه مسأله انتخاب یک غذا باشد، چه مکان اقامت، چه شرکت در یک آزمون. تصمیماتی که میگیریم برخاسته از پردازش عمیق ماست . برای تصمیم گیری خود موعد تعیین کنید و اگر باز نتوانستید تصمیم بگیرید، شیریاخط بیاندازید. اگر از نتیجه تصمیم خود خوشتان نیامد پس شق دیگر را انتخاب کنید. موضوع از این قرار است که تصمیم گیری و اقدام کردن باعث میشود از نگرانی خلاص شویم . حتماً دلیلی دارد که ما صاحب چنین مغزی هستیم.
بار بعد که نگران شدید از روش چهار D استفاده کنید .
نویسنده: آلن فروند
مترجم: مینو پرنیانی