بی توجهی عاطفی میتواند به اندازه سوء استفادهای که از کودک میشود بر کودک تأثیر بگذارد، حتی اگر به اندازه سوء استفاده حائز اهمیت یا به یادماندنی نباشد.
اگر بسیار حساس هستید، احتمال زیادی وجود دارد که احساسات را به صورت بسیار عمیق تجربه کنید – به قدری که در احساساتتان غرق میشوید. این امر به این دلیل است که افراد بسیار حساس (HSPs) با یک سیستم عصبیای متولد میشوند که چیزها را بسیار عمیقتر از افراد عادی پردازش و “احساس” میکنند. اکثر HSP ها از احساسات خود و دیگران آگاه هستند که این ویژگی خود میتواند یک موهبت ارزشمند باشد.
اما چه اتفاقی میافتد وقتی در خانوادهای بزرگ میشوید که اصلاً برای این ویژگی ارزش قائل نیستند؟
این موضوع را میتوان اینگونه تفسیر کرد:
– والدینی که میگفتند شما به دلیل احساساتی بودن “بیش از حد” واکنش نشان میدهید.
– والدین شما به ندرت احساسات خود را ابراز میکردند و وقتی شما احساسات خویش را ابراز میکردید ناراحت میشدند.
– بدلیل حساس بودن شما برچسب متفاوت بودن (“رؤیاپرداز”، “زود گریه کن”) دریافت میکردید.
متأسفانه، موضوع نادیده گرفتن احساسات بسیار شایع است. در واقع، تعداد فزایندهای از تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از خانوادههای سالم، فرزندان خود را با بیتوجهی عاطفی – ناتوانی در بها یا پاسخ دادن به احساسات- بزرگ میکنند.
این میتواند پیامدهای ناسالمی برای هر کودک، به ویژه کودکان بسیار حساس داشته باشد.
معنای بی توجهی عاطفی چیست؟
به گفته روانشناس و نویسنده دکتر جونیس وب، زمانی که والدین نتوانند به نیازهای عاطفی کودک پاسخ دهند، بی توجهی عاطفی دوران کودکی اتفاق می افتد.
وب مینویسد: “ممکن است این امر چیزی به نظر نیاید، و اغلب هیچ به نظر نمیرسد، اما در واقع، [این] میتواند به اندازه سوء استفادهای که از کودک میشود بر کودک تأثیر بگذارد، حتی اگر مانند سوء استفاده قابل توجه یا به یاد ماندنی نباشد.”
اغلب، این عدم پاسخ عاطفی اصلاً ناسالم به نظر نمیرسد. والدین ممکن است به طور کلی از کودک مراقبت کنند. اما چیزهای غیر قابل مشاهده نادیده گرفته میشوند: والدین احساسات کودک خود را تأیید نمیکنند یا به نیازهای عاطفی کودک خود پاسخ نمیدهند.
و این عواقبی دارد. وب میگوید کودکانی که از نظر عاطفی نادیده گرفته شدهاند ممکن است در نهایت احساس تنهایی کنند. در دوران کودکی احساس میکنند نیازهایشان مهم نیست، احساساتشان اهمیتی ندارد، یا هرگز نباید کمک بخواهند (زیرا به عنوان نشانهای از ضعف تلقی میشود).
زمانی که چنین کودکانی بزرگ میشوند، بی توجهی عاطفی دوران کودکی میتواند به شکل احساس گناه بیش از حد، خشم از خود، اعتماد به نفس پایین، یا احساس ناقص بودن عمیق در فرد باقی بماند.
اما این در مورد هر کسی که با بی توجهی عاطفی بزرگ شده است صدق میکند. چه اتفاقی می افتد اگر یک HSP باشید؟ اگر بدلیل سیستم بدنیتان شما در درک احساسات قوی باشید بی توجهی عاطفی با شما چه میکند؟
احساسات، از بسیاری جهات، زبان اول HSP ها است. و خانوادهای که از نظر عاطفی بیتوجه است به این زبان صحبت نمیکند.
چگونه غفلت عاطفی بر کودک بسیار حساس تأثیر میگذارد
وب اخیراً در مورد HSP ها در خانوادههایی که از نظر عاطفی مورد بی توجهی قرار میگیرند، مطالب عمیق و کاملی نوشت. او تأکید کرد که با تربیت عاطفی نمیتوان کودک را بسیار حساس کرد و به همین ترتیب، نمیتوان با بیتوجهی عاطفی، فردی را کمتر حساس کرد. حساسیت بالا، طبق تعریف، یک ویژگی ژنتیکی است. یا با آن متولد شدهای یا نشدهای.
بنابراین بی توجهی عاطفی تغییری در HSP شدن یا نشدن یک کودک ایجاد نمیکند. اما، به گفته وب، بی توجهی عاطفی بسیار بیشتر بر HSP ها تا سایر کودکان تأثیر میگذارد.
احساسات، از بسیاری جهات، زبان اول HSP ها است. و خانوادهای که از نظر عاطفی بیتوجه است به این زبان صحبت نمیکند. در حالی که والدین قطعاً عواطف خویش را دارند، اما از ابراز آنها در ظاهر یا درک احساسات دیگران اجتناب میکنند. این رفتار مانند این است که آنان به طور کامل خود را از مهمترین بخش زندگی درونی فرزند HSP خود جدا میکنند.
در بهترین حالت، بزرگ شدن بهعنوان یک HSP در خانوادهای که از نظر عاطفی بی توجه است، مانند موسیقیدان بودن در دنیایی است که موسیقی وجود ندارد. در موارد دیگر، بسیار بدتر است – این معادل داشتن والدینی است که به طور جدی به شما می گویند موسیقی شما بد است.
همانطور که وب مینویسد، «تصور کنید کودکی عمیقاً متفکر و با احساس شدید هستید که در خانوادهای بزرگ میشود که هیچ کدام از این دو نیست. تصور کنید که احساسات شدید شما نادیده گرفته شده یا دلسرد شدهاید. تصور کنید که تفکر شما به عنوان یک ضعف در نظر گرفته میشود.
البته، بسیاری از HSP ها اصلاً مجبور نیستند چنین چیزی را تصور کنند. اغلب آنان اینگونه بزرگ شدهاند. متأسفانه، این شکل از بی توجهی عاطفی این پیام را برای کودکان HSP ارسال میکند که بزرگترین قدرت شما در اینجا ارزشی ندارد.
نه روشی که بی توجهی عاطفی دوران کودکی به افراد بسیار حساس آسیب میرساند
همه افراد تحت تأثیر محیط کودکی خود قرار میگیرند، چه خوب یا بد، اما برای افراد بسیار حساس، این تأثیر شدت مییابد. تحقیقات نشان میدهد که HSP ها در محیطهای بد بیشتر آسیب میبینند، اما در محیطهای خوب، به طور ویژه خوب عمل میکنند. بنابراین منطقی است که انتظار داشته باشیم بی توجهی عاطفی دوران کودکی تأثیر بیش از حدی بر کودکان حساس داشته باشد.
در حالی که هر کودک HSP که با بی توجهی عاطفی سر و کار دارد با تمام موقعیتهای زیر روبرو نمیشود، برخی از نتایج ممکن است در مورد او صدق کند:
1- حساسیت بالای آنها حتی توسط پدر و مادرشان به یک موضوع خنده دار تبدیل میشود. ممکن است نظراتی که در مورد کودک داده میشود که “بیش از حد حساس” یا “رؤیابین” است با نیت خوب باشد، اما به ناچار به عنوان یک قضاوت منفی در نظر گرفته میشود.
- خواهر و برادر ممکن است سر به سر خواهر یا برادر HSP خود را بگذارند. برادران و خواهران معمولاً از بی توجهی عاطفی نیز رنج میبرند، اما ممکن است آنان به طور خود به خود، پیام «قویتر بودن» از خواهر و برادر HSP خود را از دیگران دریافت کنند. و این باعث میشود که آنان به راحتی بتوانند خود را در جایگاه بالاتر از خواهر و برادر خود ببینند.
- کودکان بسیار حساس فکر میکنند که مشکل دارند. برای این کودکان میبایست مدام تکرار شود که ویژگی حساس بودن طبیعی و نرمال است و هیچ محدویتی برای تکرار این پیام وجود ندارد. اگر بارها و بارها به شما گفته شود که شما فرد متمایزی هستید، غیرممکن است که آن را درونی نکنید. در صورت عدم تکرار، این احساس را درونی میکنید که احساسات شما «درست» نیستند و اهمیتی ندارند.
- کمبود اعتماد به نفس. با توجه به موارد فوق، جای تعجب نیست که یک کودک حساس شروع به شک کردن به خود و کم ارزش بودن خودش کند. اما والدینی که عواطف را نادیده میگیرند، اغلب این کمبود را نقطه ضعفی نیز میدانند و کودک را تحت فشار قرار میدهند تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد – بدون اینکه هرگز به نقاط قوت و احساسات کودک بهایی بدهند.
- مشکلات برخورد با انتقاد. افراد بسیار حساس به طور کلی به شدت به انتقاد واکنش نشان میدهند و انتقاد همیشه برای کودک سخت است. اما برای یک کودک HSP، بی توجهی عاطفی به این معنی است که آنها هرگز نمیتوانند بازخورد مناسبی را ببینند. و، به طور طبیعی، اگر هرگز در خانه با بازخورد مناسب مواجه نشوند، نمیتوانند راههای مناسب و سالمی برای مقابله با انتقاد بیابند.
- تحت تأثیر قرار گرفتن، از هم پاشیدن، یا وحشت. همه HSP ها میتوانند در محیطهای پر سر و صدا یا شلوغ بیش از حد تحریک شوند و گاهی اوقات تحت تأثیر احساسات شدید قرار گیرند. اما HSP های سالم یاد میگیرند که این را از طریق مراقبت از خود مدیریت کنند. اغلب آنها به مکانی آرام و امن برای بازیابی انرژی خود نیاز دارند. برای بچههای بسیار حساس، این مهم تنها در صورتی امکانپذیر است که والدین این نیاز را درک کنند – و والدینی که از نظر عاطفی بی توجه هستند، این نیاز را درک نمیکنند. در عوض، آنها معمولاً آن را بهعنوان «واکنش بیش از حد» کودک میبینند. حتی ممکن است از دست کودک عصبانی شوند. این میتواند باعث ایجاد وحشت و ترس در کودک شود.
- تنهایی عمیق. وقتی نیازهای عاطفی شما اهمیتی ندارد و به نظر میرسد هیچکس شما را درک نمیکند، به سرعت منزوی میشوید و ممکن است در دنیا احساس تنهایی کنید.
- ناتوانی در درخواست کمک. هر کودکی که از بیتوجهی عاطفی رنج میبرد، یاد میگیرد که نباید کمک بخواهد، به این دلیل که کمکی به او داده نمیشود یا اینکه «ضعیف» به نظر میرسد. این امر به ویژه برای کودکان HSP آسیب رسان است، زیرا آنها باید یاد بگیرند که در دنیایی که اغلب آنها را درک نمیکنند برای نیازهای خود صحبت کنند.
- اضطراب. همه این عوامل میتوانند با هم ترکیب شوند و یک کودک HSP را با اضطراب مداوم رها کنند، که با ترس ناشی از اینکه آنان همیشه کارها را “اشتباه” انجام میدهند، تقویت میشود.
وقتی شروع میکنید طوری با خودتان رفتار میکنید که ویژگیتان برایتان مهم است، افراد زندگیتان شروع به واکنش متفاوتی به شما میکنند. آنها شروع به دیدن شخصیت، احساسات و نیازهای شما میکنند.
4 گام برای بهبودی از کم توجهی عاطفی دوران کودکی
زمانی که بزرگ میشوید کم توجهی عاطفی دوران کودکی (CEN) از بین نمیرود. بزرگسالان آن را با خود به زندگیشان حمل میکنند و همه چیزشان را تحت تأثیر قرار میدهد: روابط، تصویر آنان از خود، و سلامت روانیشان.
اما کم توجهی عاطفی چیزی است که میتوانید از آن رهایی بیابید. در اینجا چهار استراتژی برای کمک به شما در انجام این کار وجود دارد:
- خودتان را بشناسید و بپذیرید.
درک حساسیت بالای شما گام مهمی در جهت پذیرش نیازهای خود به عنوان یک نیاز عادی و با ارزش است. و یادگیری در مورد “سبک عاطفی” CEN میتواند به شما کمک کند الگوهایی را که حتی از آنها آگاه نیستید شناسایی کرده و تغییر دهید. یک نقطه شروع خوب، برای تعیین اینکه آیا با بی توجهی عاطفی در دوران کودکی بزرگ شدهاید یا خیر به چک لیست دکتر وب مراجعه کنید.
- بپذیرید که احساسات، نیازها و خواستههای شما به اندازه احساسات، نیازها و خواستههای دیگران اهمیت دارد.
این ممکن است به این معنی باشد که با دوستان بیشتر صحبت کنید، نیازهای خود را به وضوح برای دیگران بیان کنید، یا مرزها را ترسیم کنید.
- شروع به بیان نیازهای خود کنید.
افرادی که از بی توجهی دوران کودکی بهبود مییابند معمولاً احساسات خود را پنهان نگه میدارند یا حتی احساس “بی حسی” میکنند زیرا احساسات آنان از بین رفته است. به عنوان یک HSP، ممکن است این بدان معنا باشد که شما فقط زمانی نیازهای خود را بیان میکنید که کاملاً از هم پاشیده باشید (یا ممکن است کناره گیری کنید و اصلاً آنها را بیان نکنید). اما زمان ابراز احساسات در تعاملات عادی و روزانه است. وب مینویسد: «وقتی با خود به گونهای رفتار میکنید که گویی برای خودتان مهم هستید، افرادی که در زندگی شما هستند شما را متفاوت میبینند و متفاوت به شما پاسخ میدهند. آنان شروع به دیدن شخصیت، احساسات و نیازهای شما میکنند. و آنان شروع به پاسخ دادن به آنچه در نهایت میتوانند ببینند، میکنند.”
- کسانی که با کم توجهی عاطفی مواجه هستند سخترین مهارت را باید بیاموزید: خود آرام سازی.
بیشتر مردم در کودکی زمانی که مورد محبت بزرگسالانشان قرار میگیرند و آرام میشوند، خود آرام سازی را میآموزند و یاد میگیرند که چگونه آن را انجام دهند. اگر با بی توجهی عاطفی بزرگ شدهاید، احتمالاً هرگز این مهارت را نیاموختهاید – اما یادگیری آن در حال حاضر سخت نیست. وب راهنمای مفصلی را در اینجا ارائه میدهد.
و البته، بسیاری از افراد از صحبت با یک درمانگر در مورد بی توجهی عاطفی دوران کودکی خود سود خواهند برد. شما میتوانید درمانگران سازگار با HSP ها را در اینجا پیدا کنید.
نویسنده: آندره سولو
مترجم: آناهیتا فرهمند