چگونگی مواجهه، وقتی درونگرا هستید، گرچه ترجیح می‌دهید از آن اجتناب کنید.

چون مواجهه غالباً همراه با بالا رفتن تن صدا و عواطف منفی است، احتمالاً باعث تنش و درهم شکستن درونگرایان می‌شود. هر روز بعد از غذاخوردن با دوستم، زارزار گریه می‌کردم. می‌دانستم که باید این …

how to handle confrontation when youre an introvert whod rather avoid it

چون مواجهه غالباً همراه با بالا رفتن تن صدا و عواطف منفی است، احتمالاً باعث تنش و درهم شکستن درونگرایان می‌شود.

هر روز بعد از غذاخوردن با دوستم، زارزار گریه می‌کردم. می‌دانستم که باید این ارتباط را خاتمه دهم، ولی می‌خواستم صلح آمیز از زندگیم بیرون برود، بی آنکه هیچ مواجهه زننده‌ای میان ما رخ دهد.

تصمیم بزدلانه‌ای بود؟ شاید کمی بود. اما به عنوان یک درونگرا واقعاً از مواجهه بیزارم و تا جایی‌که بشود از آن اجتناب می‌کنم (حتی در رستوران هم اگر غذای مورد نظرم را دریافت نکنم، از پس دادن آن اجتناب می‌کنم.)

دوست سابقم حرف‌هایی برای گفتن داشت و از من می‌خواست تا برای آخرین بار همدیگر را ببینیم. تا اینکه او میزبان یک میهمانی شد و به من گفت که اگر به او فرصت حرف زدن ندهم، مرا دعوت نمی‌کند. می‌دانستم که اگر به او فرصت بدهم بدترین و نامهربانی‌ترین حرفها زده خواهد شد، در نتیجه پیشنهاد او را رد کردم .

یادگیری مواجهه، به جای اجتناب از آن

می‌بینید، وقتی انرژی منفی در میان باشد، درونگرایان خوب عمل نمی‌کنند و غالباً بعد از مواجهه (بیش از اندازه) احساس خالی شدن می‌کنند.

سلامتی روانی من مهم‌تر از نیاز او به انتقاد کردن از من بود. از هر میهمانی دیگری هم که احتمال اینکه این دوستم حضور داشته باشد، اجتناب کردم. سال‌ها گذشت تا مطمئن شوم که دیگر احتمال بودن همزمان ما در یک اتاق وجود ندارد، حتی اگر احتمال اینکه به من خوش بگذرد، زیاد بود. از زندگی اجتماعی باز مانده بودم.

همانطور که برایتان قابل تصور است، اجتناب از همه موقعیت‌هایی که احتمال مواجهه در آنها وجود دارد، راه حل سالمی نیست. فروخوردن ترس، اضطراب و تعارض استرس زاست.

مواجهه مرا می‌ترساند، اما آموختم که اجتناب از آن بیشتر دردسرساز است. با اجتناب از مواجهه نمی‌توان زندگی مناسبی داشت. امکان پذیر نیست. گاهی باید تعارض را حل کرد، مواجه شد و عواقب ناشی از آن را پذیرفت. حالا نسبت به گذشته، در مواجهه بهتر عمل می‌کنم، بدون اینکه مضطرب شده یا از پا دربیایم.

۹ روش مقابله با اجتناب از مواجهه، وقتی که درونگرا هستید.

۱. منتظر نمانید، و گرنه انرژی منفی، بحران بزرگتری ایجاد می‌کند.

اگر نیاز به مواجهه وجود داشت، در اولین فرصت ممکن قراری برای آن بگذارید  اگر جلسه‌ای بی فایده بود، اوضاع بدتر نمی‌شود. اگر بخواهید کناره بگیرید، اوضاع بدتر می‌شود و اگر بخواهید فرو بخورید، شک نداشته باشید که دوباره سرباز خواهد کرد.

برای ملاقات دیگری قرار بگذارید, چون با این کار، بهتر می‌توانید مهار اوضاع را در دست بگیرید و احتمال بروز سورپرایزی که نمی‌خواهید، کمتر می‌شود (ما درونگرایان از سورپرایز خوشمان نمی‌آید.)

۲. دربارهٔ آنچه در ذهنتان می‌گذرد و احساسات خود بنویسید تا برای مواجهه آمادگی بهتری بیابید.

قبل از دیدار با آن شخص، نگاهی به نوشته‌های خود بیاندازید. نوشتن، روشی بسیار مهم است و راهی سالم برای وارسی مطالبی است که ذهنتان را به خود مشغول کرده و کمک می‌کند تا ذهن خود را شفاف سازید.

نوشتن دربارهٔ مشغولیت‌های ذهنی، عواطف و بهترین نتایج قابل تصورتان، به طرزی عجیب مفید واقع می‌شود. درباره تمامی لحظات مهم احتمالی بنویسید و درباره واکنش احتمالی خود تصویرسازی ذهنی داشته باشید. ممکن است آن طور که مایلید نشود، اما اگر بنویسید، بعداً آمادگی بیشتری برای مواجهه خواهید داشت.

ضمناً ما درونگرایان دوست نداریم که ضمن صحبت غافلگیر شویم، در نتیجه نوشتن کمک می‌کند تا همه چیز را قبل از رخداد پردازش کنیم (می‌توانید برخی نکات را در تلفن همراه خود بنویسید تا نکته‌ای را از قلم نیانداخته باشید.)

۳. تا جایی‌که ممکن است، آرام در موقعیت مواجهه‌ای شرکت کنید.

ما درونگرایان غالبأ بسیار حساس هستیم، مخصوصاً نسبت به محرکات_ ولی یکی از مواردی که می‌توانیم بر آن احاطه داشته باشیم، نحوه واکنش خودمان است. اگر نتوانیم بر ترس و خشم خود احاطه داشته باشیم، تنش تشدید پیدا می‌کند. پس بهتر است قبل از حضور در موقعیتی که مضطربتان می‌کند، خود را آرام سازید. هر کاری که از دستتان برمی آید، انجام دهید تا فضایی آرام داشته باشید. مراقبه کنید، نرمش کنید یا بنویسید و تنفس عمیق را فراموش نکنید .

۴. از قبل موقعیت را تصور کنید و به مسائل از دیدی نوین بنگرید.

مطمئن هستم که من تنها درونگرایی نیستم که ترجیح می‌دهد به تنهایی با موضوع و مشکل مواجه شود. دلیلش این است که حضور دیگری باعث حواس‌پرتی‌مان می‌شود. مخصوصاً اگر آن دیگری انرژی منفی داشته باشد.

به خود یادآوری کنید که نیازی نیست مواجهه به جنگی تمام عیار بدل شود و پر از اتهام، گله و شکایت و ویرانی شود.

هیچ قانونی نمی‌گوید که الزاماً حرفهای شماست که باعث خرابی ارتباط می‌شود. گاهی مواجهه‌ای ضروری باعث حفظ (یا خاتمه) می‌شود.

۵. درباره موضوع شفاف باشید و به جای گله و شکایت، روی مشکل متمرکز بمانید.

اگر آن دیگری درخواست مواجهه کرد، فکر نکنید که شما می دانید ماجرا چیست. به عنوان درونگرا ما تصوراتی شفاف داریم و از رؤیاپردازی خوشمان می‌آید، و می‌توانیم به موضوعی کم اهمیت شاخ و برگ زیادی ببخشیم. پس بپرسید، تحقیق کنید و بررسی کنید و ببینید دقیقاً چرا آن شخص می‌خواهد با شما صحبت کند.

مطمئن شوید که دقیقاً متوجه ماجرا شده‌اید، و ضمناً مسولیت و سهم خود را در ماجرا بپذیرید. تفکری خلاق داشته و از پیشنهاداتی که به حل ماجرا کمک می‌کند، استقبال کنید. انعطاف داشته باشید.

اگر شما هم گله‌هایی دارید، در صورت تطابق با دورنمای بزرگتر، مطرح کنید و اگر نداشت، آیا گله‌هایتان باعث وخیم‌تر شدن اوضاع خواهد شد؟

آدم‌های درونگرا زیاد دربارهٔ مسائل فکر می‌کنند، پس سعی کنید تعادل خود را حفظ کنید .

۶. سعی کنید وقتی به نفعتان نیست، مسائل را به خود نگیرید.

می دانم گفتن اینکه مسأله را به خود نگیرید، به درونگرایان چگونه است، اما باور کنید به خود گرفتن، کمکی به حل ماجرا نمی‌کند.

ممکن است احساس کنید به شما حمله شده است، اما چنین افکاری را پیگیر نشوید. بین آنچه شما فکر می‌کنید رخ داده و آنچه به واقع رخ داده، تعادل ایجاد کنید. مواجهه‌ها معمولاً فقط به یک موضوع ختم نمی‌شود، بلکه معمولاً مجموعه‌ای از مسائل را در بر می‌گیرد.

از نظر عاطفی فاصله بگیرید و در آن صورت بهتر می‌توانید ببینید که چه رخ داده و این گونه به احساساتتان حمله نخواهد شد (بازگشت به آنچه نوشته‌اید هم می‌تواند مفید واقع شود.)

۷. هنگامی که مهربان باشید یا امیدوار،  به یک نتیجه می‌رسید.

دربارهٔ احساسی که دارید صحبت کنید ولی برای طرف مقابلتان نیز همان قدر وقت در نظر بگیرید تا درباره عواطف خود صادقانه صحبت کند. به آنچه می گویند با قلب و ذهنی باز گوش کنید. منتظر نمانید همه حرفشان را بزنند _ شنوندگی فعال داشته باشید (ویژگی که درونگرایان در آن خبره هستند) اگر بخواهید به نتیجه‌ای مثبت برسید، مواجهه تاثیری مثبت خواهد داشت. به شرطی که هم با خود و هم با طرف مقابل مهربان باشید.

سعی کنید موضوع را از دریچه چشمان ایشان ببینید و سوالاتی بپرسید که موضوع را برایتان روشن می‌سازد. سعی نکنید حدس بزنید که قصد و قرض ایشان چیست. قبل از نتیجه گیری، موضوع را همه جانبه بررسی کنید. شاید از میزان توافق نظرتان متعجب شوید .

۸. تصمیم بگیرید که مواجهه‌تان بی طرفانه باشد

شاید دنبال مکانی باشید که فقط خودتان در آن احساس امنیت کنید. امری که وسوسه برانگیز است. به هر حال، اگر آن دیگری از این بابت در حالت دفاعی قرار گیرد، حل کردن ماجرا دشوارتر می‌شود. اگر می‌خواهید در محل کار مواجهه داشته باشید، در دفتر کارتان چنین نکنید. مکانی بی طرف را انتخاب کنید. مثلاً یک کافی شاپ یا دفتری که کسی دیگر نباشد _ تا کسی مزاحمتان نشود.

۹. دنبال سازشی باشید که برای هر دو طرف مناسب باشد.

مسأله این است که هردو طرف بخواهند که مشکل حل شود. راه حلی بیابید که برای هردو سوی ماجرا مؤثر افتد. اگر یکی از طرفین از موضوع راضی باشد و آن دیگری تحت فشار باشد، آنگاه اضطراب و انرژی منفی، مواجهه را بی ثمر می‌سازد.

اگر مواجهه‌ای به راه حلی فوری منجر نشود، به منزله شکست نیست، بلکه رو به جلو رفته‌اید، حتی اگر چنین به نظر نرسد، و بار بعد بهتر عمل خواهید کرد و به مراتب بهتر از کناره گیری از مواجهه است.

از وقتی که با دوست سابقم به هم زده‌ام، مهارت‌های مواجهه‌ای من به مراتب بهتر شده است و دیگر از تعارض نمی‌ترسم. از مواجهه اجتناب نمی‌کنم، ولی یاد گرفته‌ام که (هرگاه لازم باشد) آن را حل کنم.

اگر من توانسته‌ام آن را حل کنم، پس شما هم می‌توانید.

نویسنده: کریستین شونوالد

مترجم: مینو پرنیانی