Sensory Processing (or Integration) Disorder (SPD) – اختلال پردازش حسی
Sensory Processing Sensitivity (SPS) – پردازش حساس حسی
خیر، یکی نیستند. گرچه ظاهراً ممکن است یکی به نظر رسند. اما پردازش حساس حسی (SPS و HSP و یا آدم بسیار حساس) مانند اختلال پردازش حسی ، اختلال نیست. برآورد میشود که ۲۰ درصد از جمعیت انسانی، و غیر از انسان (بسیاری از موجودات) حائز این ویژگی طبیعی و مادرزاد هستند. در برخی موارد ازنظر تنازع بقا تواناییها و فواید بیشماری دارند که مابقی ندارند. راهبرد حیاتی ایشان پردازش اطلاعات (محرکات) است، و اگر حجم ورودی محرکات یا اطلاعات زیاد باشد، بیش برانگیخته میشوند، آنقدر زیاد که ممکن است آسیب ببینند.
بههرحال SPS اختلال محسوب نمیشود و ضمناً، HSP ها محرکات را به شیوهای سازمانیافتهتر و در دورنمایی گستردهتر پردازش میکنند که شامل آگاهی از ظرایف و جزئیاتی ست که شاید دیگران متوجه نشوند. مجدداً تأکید میکنم که گاهی HSP ها بهشدت تحت تأثیر حجم عظیم اطلاعات قرار میگیرند. غیر HSP ها چنین استرسی را از بابت محرکات متحمل نمیشوند. به همین دلیل است که میگوییم میزان محرکات جامعه متناسب با آن ۸۰ درصد در نظر گرفتهشده است، نه HSP ها.
از طرفی اختلال پردازش حسی (یکپارچهسازی) یک اختلال عصبشناختی ست که حسها و همینطور سیستم دهلیزی، عضلات درشت، آگاهی از فضا و مکان، و تعادل را درگیر نموده و باعث میشود تا اطلاعات بهدستآمده از محرکها در مغز «درهم» شوند. شاید همین باعث شود تا محرکها بهدرستی پردازش نشوند، دچار تنش و بیش برانگیختگی شوند. احتمالاً همین بیش برانگیختگی ست که با بیش برانگیختگی HSP ها اشتباه گرفته میشود. اما لازم است توجه شود که ریشه ایجادکننده این برانگیختگی یکسان نیست.
با توجه به تفاوتهای اساسی میان این دو، راههایی برای کاهش بیش برانگیختگی وجود دارد. کار درمانگرها به کسانی که دچار اختلال در پردازش حسی هستند، کمک میکنند تا به یکپارچهسازی تجربه محرکها بپردازند.
ولی بسیاری از کسانی که پردازش حساس حسی دارند، صرفاً به کمک یادگیری درباره ویژگی خود (یا فرزندشان) نیاز دارند. یاد میگیرند که در زندگی روزانه خود تعادل ایجاد کنند، این تعادل را ممکن است از طریق مراقبه، هنرهای خلاقانه، قدم زدن در طبیعت، یوگا و شناخت مجامعی که با ایشان خوب تا میکنند، به دست میآید.
عدهای هم از طریق گرفتن کمک حرفهای از افراد تعلیمدیده توسط انجمن SPS ها بهبودیافتهاند. این انجمن باعث میشود تا تجارب خود را بازسازی کرده و احساس بهنجار بودن کنند.
شاید بهترین آزمونی که بتواند تفاوت میان SPS ها و نهفقط SPD ها، بلکه تمامی انواع اوتیسم و آسپرگر را مشخص سازد، چهار نکته است با علامت اختصاری DOES.
الین آرون آن را بهتفصیل در کتاب رواندرمانی و آدم بسیار حساس شرح داده است.
عمق تجزیهوتحلیل، بیش برانگیختگی، تنش عاطفی، و حساسیت حسی. تشخیص صحیح را با پرسیدن چند سؤال میتوان کسب کرد:
در رابطه با محرکات، آیا این شخص متوجه تغییرات ظریفی میشود که دیگران متوجه نیستند، مثلاً خستگی کسی، یا تغییر دکوراسیون اتاق، یا گلها یا حیوان؟
آیا این شخص در مقایسه با دیگران صدای تیکتاک ساعت یا چکه کردن آب، یا بو و مزههای بسیار جزئی را نیز متوجه میشود؟
آیا این شخص حواسش به اینکه افراد جمع راحتتر باشند هست؟
امیدواریم این توضیحات کمکتان کرده باشد.
پاسخ داده شده توسط الین آرون، PhD, باربارا آلن _ ویلیامز و ژاکلین استریکلند LPC .
منابع:
رواندرمانی و آدم بسیار حساس نوشته دکتر الین آرون
اختلال در پردازش حسی، انجمن STAR جهت افراد مبتلابه اختلال
باربارا آلن ویلیامز، درمانگر سابق و سوپروایزر پیشین درمانگران و معلم مرکز ملی آدمهای بسیار حساس (UK) و مشاور رشدی آدمهای بسیار حساس
[/fusion_text][/fusion_builder_column][fusion_builder_column type=”1_1″ layout=”1_1″ spacing=”” center_content=”no” hover_type=”none” link=”” min_height=”” hide_on_mobile=”small-visibility,medium-visibility,large-visibility” class=”” id=”” background_color=”” background_image=”” background_position=”left top” background_repeat=”no-repeat” border_size=”0″ border_color=”” border_style=”solid” border_position=”all” padding=”” dimension_margin=”” animation_type=”” animation_direction=”left” animation_speed=”0.3″ animation_offset=”” last=”no”][/fusion_builder_column][/fusion_builder_row][/fusion_builder_container]